آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ
آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ |
- گفتگوي كودكان با خدا
- زن خياباني
- mnd
- دانلود کتاب : هری پاتر و جام آتش
- گور 5 ستاره در یک گورستان
- شجاع ترین موش دنیا یا بی بخارترین گربه جهان؟!
Posted: 30 Aug 2010 09:27 AM PDT به جای اينکه بگذاری مردم بميرند و مجبور باشی آدمای جديد بيافرينی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟ امی خدای عزيز! شايد هابيل و قابيل اگر هر کدام يک اتاق جداگانه داشتند همديگر را نمیکشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده. لاری خدای عزيز! اگر يکشنبه، مرا توی کليسا تماشا کنی، کفشهای جديدم رو بهت نشون ميدم. مَگی خدای عزيز! شرط میبندم خيلی برايت سخت است که همه آدمهای روی زمين رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمیتوانم همچين کاری کنم. ناني خدای عزيز! در مدرسه به ما گفتهاند که تو چکار میکنی، اگر تو بری تعطيلات، چه کسی کارهايت را انجام میدهد؟ جين خدای عزيز! آيا تو واقعاً نامرئی هستی يا اين فقط يک کلک است؟ لوسی خدای عزيز! اين حقيقت داره اگر بابام از همان حرفهای زشتی را که توی بازی بولينگ میزند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمیرود؟ آنيتا خدای عزيز! آيا تو واقعاً میخواستی زرافه اينطوری باشه يا اينکه اين يک اتفاق بود؟ نورما خدای عزيز! چه کسی دور کشورها خط میکشد؟ جان خدای عزيز! من به عروسی رفتم و آنها توی کليسا همديگر را بوسيدند. اين از نظر تو اشکالی نداره؟ نيل خدای عزيز! آيا تو واقعاً منظورت اين بوده که « نسبت به ديگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار میکنند؟ » اگر اين طور باشد، من بايد حساب برادرم را برسم. دارلا خدای عزيز! بخاطر برادر کوچولويم از تو متشکرم، اما چيزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، يک توله سگ بود. جويس خدای عزيز! وقتی تمام تعطيلات باران باريد، پدرم خيلی عصبانی شد. او چيزهايی دربارهات گفت که از آدمها انتظار نمیرود بگويند. به هر حال، اميدوارم به او صدمهای نزنی. دوست تو (اما نمیخواهم اسمم رو بگم) خدای عزيز! لطفاً برام يه اسب کوچولو بفرست. من فبلاً هيچ چيز از تو نخواسته بودم. میتوانی دربارهاش پرس و جو کنی. بروس خدای عزيز! برادر من يک موش صحرايی است. تو بايد به اون دم هم میدادیها! ها! دنی خدای عزيز! من میخواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اينهمه مو در تمام بدنش. تام خدای عزيز! فکر میکنم منگنه يکی از بهترين اختراعاتت باشد. روث خدای عزيز! من هميشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمیکنم. اليوت خدای عزيز! از همۀ کسانی که برای تو کار میکنند، من نوح و داود را بيشتر دوست دارم. راب خدای عزيز! برادرم يه چيزايی دربارۀ به دنيا آمدن بچهها گفت، اما اونها درست به نظر نمیرسند. مگر نه؟ مارشا خدای عزيز! من دوست دارم شبيه آن مردی که در انجيل بود، 900 سال زندگی کنم. با عشق کريس خدای عزيز! ما خواندهايم که توماس اديسون نور را اختراع کرد. اما توی کلاسهای دينی يکشنبهها به ما گفتند تو اين کار رو کردی. بنابراين شرط میبندم او فکر تو را دزديده. با احترام دونا خدای عزيز! آدمهای بد به نوح خنديدند « تو احمقی چون روی زمين خشک کشتی میسازي » اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همين کارو میکردم. ادی خدای عزيز! لازم نيست نگران من باشی. من هميشه دو طرف خيابان را نگاه میکنم. دين خدای عزيز! فکر نمیکنم هيچ کس میتوانست خدايی بهتر از تو باشد. میخوام اينو بدونی که اين حرفو بخاطر اينکه الان تو خدايی، نمیزنم. چارلز خدای عزيز! هيچ فکر نمیکردم نارنجی و بنفش به هم بيان. تا وقتی که غروب خورشيدی رو که روز سهشنبه ساخته بودی، ديدم، معرکه بود. | ||||||||||||||
Posted: 30 Aug 2010 02:29 AM PDT مدیر : خانم اگه میخوای اسم دخترت رو بنویسی باید صدو پنجاه هزار تومن بریزی به حساب همیاری... زن : مگه اینجا مدرسه دولتی نیست !؟ مدیر : اگه دولتی نبود که می گفتم یک میلیون تومن بریز! زن : آقا آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن ؟! مدیر : این که شهریه نیست اسمش همیاریه !!! زن : اسمش هر چی هست.تلویزیون گفته به همه مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی هیچگونه وجهی نمیتونن دریافت کنن مدیر : خب برو اسم بچت را تو تلویزیون بنویس!! اینقدر هم وقت منو نگیر... زن : آقای مدیر من دوتا بچه یتیم دارم! آخه از کجا بیارم ؟!! مدیر : خانم محترم! وقتی وارد اینجا شدی رو تابلوش نوشته بود یتیم خونه یا مدرسه؟! آقای مستخدم، این خانم رو به بیرون راهنمایی کن ...!!! . . . . زن با چشمهای پر اشک منتظر اتوبوس واحد بود ، اتومبیل مدل بالائی ترمز کرد و زن سوار شد ... روزنامه ای که روی صندلی جا مانده بود رو برداشت و بهش خیره شد : کمیته مبارز با فقر در جلسه امروز ... ستاد مبارزه با بیسوادی ... تیتر درشت بالای صفحه نوشته بود : با 200000 زن خیابانی چه می کنید؟!! زن با خودکاری که از کیفش بیرون آورده بود عدد را تصحیح کرد : با 200001 | ||||||||||||||
Posted: 30 Aug 2010 02:10 AM PDT | ||||||||||||||
دانلود کتاب : هری پاتر و جام آتش Posted: 10 Nov 2008 04:09 AM PST
| ||||||||||||||
Posted: 29 Aug 2010 09:12 PM PDT | ||||||||||||||
شجاع ترین موش دنیا یا بی بخارترین گربه جهان؟! Posted: 29 Aug 2010 09:01 PM PDT |
You are subscribed to email updates from لابی ایران سوئد Iran & Sweden To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
نظرات