آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ

آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ

Link to گستره جهانی اردیسم Orodism

سایت جامعه مجازی ما

Posted: 14 Oct 2011 08:58 AM PDT


مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . . . (حکیم ارد بزرگ)


برگرفته از : http://ma.myparsi.com/view/post:66471

سایت هر چی : دل مشغولی های شاه سلطان حسین

Posted: 14 Oct 2011 08:55 AM PDT

فرمانروای شهر از دیدار شاه سلطان حسین صفوی باز می گشت . بزرگان و ریش سفیدان شهر به دیدار سالار شهر خویش رفته و از حالا شاه ایران زمین جویا می شدند .
فرمانروای شهر گفت : شاه شاداب و آسوده هستند در زمانی که من در مجلس گفتگوی ایشان با بزرگان بودم دیدم ایشان ریز امور کشور را در اختیار دارند قیمت همه اجناس ، سود بازآریان ، میزان خمس ، تعداد مسافران سفر حج ، مشهد و کربلا را به خوبی می دانند و از زندگی خصوصی فرمانروایان شهرهای ایران آگاهند . به این مجموع آگاهی ایشان را از زندگی خصوصی و درس علما را نیز بیفزایید ، این نشان می دهد کشور هیچ مشکلی ندارد .


یکی از ریش سفیدان خردمند از جای برخواسته و گفت خدا خودش این کشور را نگهدارد . پادشاهی که چنین سرگرم اندرون کشور است کی به برون آن می نگرد .
سخن آن پیر خیلی زود آشکار شد . دودمان صفویه بدست تعدادی راهزن سرنگون گشت . اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد .
شاه سلطان حسین به روزمرگی دچار بود تمام هوش خود را برای نگهداری و نگهبانی از چیزهای خرد و بی ارزش بکار گرفته و بیشتر انباردار خوبی بود تا فرمانروایی که باید نظر به آینده کشور داشته باشد



برگرفته از :
http://amin71.rzb.ir/post/11

سایت همسخن HAMSOKHAN

Posted: 14 Oct 2011 08:52 AM PDT



برآزندگان خواهند ساخت سرآیندگان از پس آن خواهند سرود و زمین آیندگان را بارور می سازند . حکیم ارد بزرگ



برگرفته از : http://www.hamsokhan.com/member/21944/blog/view/56443/

سایت دفتر پيشخوان خدمات دولت پاسارگاد

Posted: 14 Oct 2011 08:46 AM PDT

ارد بزرگ می گوید : فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند .


ارد بزرگ می گوید : منتقدین پر حرف بجای عملگرایان کم حرف هم سخن می گویند .


ارد بزرگ می گوید : دیگران خیلی زود بازخورد رفتار ما را نشان می دهند . درستی و نادرستی کردارمان را در نگاه و سخن دیگران خواهیم یافت .


ارد بزرگ می گوید : فریادهای دردناک و ستمدیده ، شمشیرهایست که هر آن به گونه ایی انتقام می گیرند .


ارد بزرگ می گوید : فریادرس پاکزاد است ، او گوشش پیشتر تیز شده و آماده کمک رسانی ست .


ارد بزرگ می گوید : اندیشمند همواره بدنبال پیدا کردن راهی مناسب برای بهبود زندگی آدمیان است .


ارد بزرگ می گوید : همسر خویش را از شهر و دیار خویش برگزینید ، نبود ریشه های فرهنگی همسو ، سختی به بار می آورد .


ارد بزرگ می گوید : عشقی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند ارزشی ندارد عشق باید توان پرتاب انسان به سوی هدفهای راستین را داشته باشد .


ارد بزرگ می گوید : روان ، همواره تشنه پرواز و بالا بردن خواسته های آدمی است ، این همان ریشه بالندگی آدمی ست .


برگرفته از :
http://www.pasargadoffice.com/Cat_72.aspx

تارنگار لبخند عشق زندگی

Posted: 14 Oct 2011 08:38 AM PDT






▪ سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ

اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را
در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد . ارد بزرگ
▪ فرهنگ های همریشه ، انگیزه ای توانمند است که موجب همبستگی کشورها در آینده می گردد . ارد بزرگ
▪ آب و هوا ، بر جهان بینی ، پبوندهای مردمی و اندیشه ما تاثیرگذار است . ارد بزرگ
▪ اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آینده اند . ارد بزرگ
▪ شالوده و زیربنای گسترش هر کشور ، فرهنگ است . ارد بزرگ
▪ با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید . ارد بزرگ
▪ آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد . ارد بزرگ
▪ شکست های زندگی ، درهای پیروزی را می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد . ارد بزرگ
▪ کوشش های سیاسی برای جوانان ، مردابی مرگبار است . ارد بزرگ

آنانکه پژوهش کرده اند تنها کمی به داشته های درونی خویش و رازهای کیهانی
آشنا شده اند و این رویکرد نمی تواند دستاویزی برای کوچک شمردن دیگر کسان
گردد چرا که بسیاری به این رازها پی می برند بی کوچکترین بررسی و پژوهشی،
آنها با کار و همچنین نگرش در نمایه های هستی به بسیاری از ناگفته ها پی می
برند . ارد بزرگ
▪ هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست . ارد بزرگ
▪ برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه ای میان خود و آنها داشته باشیم . ارد بزرگ
▪ اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو . ارد بزرگ
▪ آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به مادیات ، ارزشهای آدمی را زیر پا نمی گذارد . ارد بزرگ
▪آزمودگی آدمها ، از زر هم با ارزشتر است . ارد بزرگ
▪ پیران فریبکار، آتش زندگی جوانانند . ارد بزرگ
▪ هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است . ارد بزرگ
▪ بزرگواری ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . ارد بزرگ
▪ اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی . ارد بزرگ

برگرفته از :
http://collegianelectronic.blogfa.com/post-266.aspx

نارنگار سخنان بزرگان

Posted: 14 Oct 2011 08:36 AM PDT

بله بالا خره:با نگاه پست همه چیز را می توان ننگ شمرد حتی مهر مادر به فرزند را ... حکیم ارد بزرگ

انسان نمی تواند به همه نیکی کند، ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد. رولن

کلمات حباب آبند و اعمال قطره طلا . ضرب المثل شرقی

کسانی که بیم از دست دادن جایگاه خویش را دارند ، همواره فریاد می کشند . حکیم ارد بزرگ

کار ریشه های تلخ و میوه شیرین دارد. ضرب المثل آلمانی

نگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است. ضرب المثل اسپانیائی

فریب بی گناه ، خفتی هولناک در پی دارد . حکیم ارد بزرگ

به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن، و به هیچکس بدی نکن. شکسپیر

عجله مباح نیست مگر در سه کار : یکی آنکه دختر به شوهر رود ، دوم آنکه میت را زود دفن کنند ، و سوم آنکه طعام زود پیش مهمان برند .ویلیام تن

بدون خودآگاهی ملی ، کشور رنگ پیشرفت به خود نمی گیرد . حکیم ارد بزرگ

چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن. کانت

برای پیشرفت و پیروزی سه چیز لازم است اول پشتکار دوم پشتکار، سوم پشتکار. لردآدیبوری

بسه ديگه Wink


برگرفته از :
http://pandkade.javanblog.com/317018-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%8A+%D8%A7%D8%B2+%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86.html

متن کامل "نظریه قاره ی کهن" حکیم ارد بزرگ از سایت ارمیا

Posted: 14 Oct 2011 06:52 AM PDT



در دهم شهریور ۱۳۸۵ ( ۱ سپتامبر ۲۰۰۶ ) دهها اتفاق مهم در ایران و حوزه فرهنگی آن رخ داد اما شاید مهمترین این اتفاقات مطرح شدن نظریه جهانی قاره کهن از سوی متفکر و اندیشمند برجسته ارد بزرگ بود این نظریه بیشترین دگرگونی را در سطح جهان بوجود می آورد . نقشه فعلی قاره های زمین را دگرگون می سازد و نظمی قدرتمند تر جانشین آن می سازد . این نظریه به سرعت رشد پیدا نموده و خواستاران بسیاری در سطح بیست کشوری که ارد بزرگ از آنها در این نظریه نام می برد یافته است . مخالفین این نظریه در حال حاضر تجزیه طلبان کشورهای حوزه تمدنی ایران باستان هستند و اگر کمی دقیق تر شویم خواهیم دید چهره استعمار پیر انگلیس در پس اعمال تجزیه طلبان هویدا ست . متن کامل نظریه قاره کهن در پی تقدیم می گردد .

متن کامل نظریه ی قاره ی کهن

(با توجه به طولانی بودن نوشتار، توصیه می کنم صفحه رو save و در یک فرصت مناسب اون رو به دقت مطالعه کنید.)

این روزها بحث پیرامون نظریه قاره کهن بالا گرفته است دشمنان نظریه قاره کهن که اغلب پان تورکهای مورد حمایت ترکیه و جمهوری آذربایجان هستند همگرایی نهفته در نظریه را چندان با خواست قلبی خود که تجزیه ایران و اتصال شرق و غرب کشورهای ترک زبان است تمام کوشش خود را بکار گرفته اند و از ابعاد مختلف به این نظریه و شخصیت ارد بزرگ که خود از ترک زبانان ایران زمین و از شهر باستانی و اصیل شیروان در خراسان شمالی است حمله ور شده اند .




در دهم شهریور ۱۳۸۵ ( ۱ سپتامبر ۲۰۰۶ ) دهها اتفاق مهم در ایران و حوزه فرهنگی آن رخ داد اما شاید مهمترین این اتفاقات مطرح شدن نظریه جهانی قاره کهن از سوی متفکر و اندیشمند برجسته ارد بزرگ بود این نظریه بیشترین دگرگونی را در سطح جهان بوجود می آورد . نقشه فعلی قاره های زمین را دگرگون می سازد و نظمی قدرتمند تر جانشین آن می سازد . این نظریه به سرعت رشد پیدا نموده و خواستاران بسیاری در سطح بیست کشوری که ارد بزرگ از آنها در این نظریه نام می برد یافته است . مخالفین این نظریه در حال حاضر تجزیه طلبان کشورهای حوزه تمدنی ایران باستان هستند و اگر کمی دقیق تر شویم خواهیم دید چهره استعمار پیر انگلیس در پس اعمال تجزیه طلبان هویدا ست . متن کامل نظریه قاره کهن در پی تقدیم می گردد .

خاور و باختر

واژه گان خاور (شرق) و باختر (مغرب) در سامانه جهانی به چه گونه است .

خاور کدام سرزمین ؟ و باختر کجاست؟

چه رازی در پس این واژگان است ؟!

امروز پرده از رازی پزرگ برخواهم داشت !

می دانم هر آزده ای اگر پایش را بدرون یافته هایم بگذارد ، دیگر از آن پا پس نخواهد کشید .

شایان گفتن است در نوشتار زیر هر گاه نام " قاره کهن" و یا " سرزمین ما " آورده می شود روی سخنم سرزمین هایست که کشورهای قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، افغانستان ، شمال باختری هندوستان ( سرزمین کشمیر ) ، پاکستان ، ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، لبنان ، قبرس ، نیمروزی ترین (جنوبی ترین ) بخش روسیه در میانه استراخان در شمال دریای خزر تا نیمروز اکراین ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان بر روی آن جای دارند .

در آغاز چند پرسش :

با نگرش بر پیشینه فرهنگ ، منش و بافت بومی چه همانندی میان مردم " سرزمین ما" با خاور جهان ( فیلیپین ، تایلند ، کامبوج ، ژاپن ، چین … ) می توان دید ؟

ما چه همریشگی با چپره (جامعه) و توده مردم آنها داریم ؟

چرا هنگامی که به اروپا می نگریم آنان را همگن تر می بینیم ؟

چهار منش مردم جهان

یک – خاور

در خاور جهان ، برگرفته از چین و کشورهای گرداگرد آن ، احساسات و انگاره پردازی (افسانه ای ، خیالبافی) میاندار است .

با نگاهی به اندیشه های بودا ، کنفسیوس و تائو می بینیم بیشتر رفتارهای آنها احساسی است، و در هنرهایی همچون خوشنویسی و نگارگری این احساس بیشتر دیده می شود .

چند گزینه :

- ناسازگاری احساسی چین بر سر دیدار نخست وزیران ژاپن از یک نیایشگاه دیرینه .

- گروهک های نو پای انگاره پرداز در ژاپن و یا چین که گاهی خوی سیتزه جویانه به خود می گیرند.

- جشنها و بزمهایی همچون رقص اژدها

- در ورزش نیز آنان پرشتاب و احساسی همچون ورزش های بومی خویش رفتار می کنند

- بزم چای نمونه دیگر آن است .

دو – باختر

وارون بر این در باختر گواه (شاهد) مَنشی همواره مادی هستیم آنچه رویکرد پایه را بر دوش دارد بازار سرمایه و سود بیشتر مادی است اروپائیان برخورداری از درآمد بیشتر را پیشتر ، به گونه ای نابهنجار(غیر قانونی) بکار گرفته اند . مکیدن خون سرزمین های گوناگون بدست آنها گویای حس سودجویی آنهاست ، بیشترناسازگاریهای چپیره های (جوامع) اروپایی تا یک سده پیش بیشتر برای بخش بندی داشته های (ثروت) سرزمینهای دیگر جهان بوده است و دیدیم این درگیری ها به نخستین جنگ جهانی انجامید و پس از آن توفان جنگ دوم جهانی ، که به خونخواهی از جنگ نخست وزید.

با نگاهی به اندیشه های آدلف هیتلر در نامه "نبرد من" می بینیم همواره دیدگاه آنها بیشتر خوراندن افرنگ(اروپایی) بدست مردم سرزمین های گسترده تر خاوری است . نگاه اروپائیان نگاهی است خود خواهانه . آنها هیچگاه از خود نپرسیدند این تاراج آبادها ( مستعمرات ) ، خود دارای فرهنگ و پیشینه و شناسه ای با ارزش هستند آنها به توشه ها و داشته های یک کشور ناتوان می نگرند ، نگاه سود جویانه آنها از آغاز پدید آمدنشان بوده و همچنان ادامه دارد .

گزینه ای دیگر :

کسی برخودار از سامان شهروند پذیری ( قانون مهاجرت ) آنها می گردد که بیشترین سود مادی را برای آنها داشته باشد .

برخورد آنها با ترکیه برای پیوستن به سازمان (اتحادیه) اروپا نماینگر این گفته است .

سه – قاره کهن

و اما "سرزمین ما"


دارای مردمی میانه رو ، آزرم گرا و ادبمند می باشند مردمی هستند که از احساسات و مادیگرایی با نیروی خرد به اندازه بهره می برند . این مردم میانه رو همانا در میانه جهان می زیند ، در سرزمینی زندگی می کنیم که برآیند رفتار ما خاور و باختر را برای تاراج آن به تلاش واداشته ، گنج پنهان خداوندی در این سرزمین همواره هویدا بوده است .

چهار – بومیان

مردم قاره آفریقا به جز کشور مصر( مصر منش و خویی نزدیک به قاره کهن دارد) و سرزمین های بومی قاره های آسیا ، آمریکا و استرالیا دارای فرهنگی خویشاوندی و تبارگرا می باشند نگاه آنها بیشتر به تبار و شهر خویش بسته است . آنها پهنه پیوستگی شان را به روشهای گوناگونی اندک ساخته اند.

بیشتر گسست اندیشه و منش بومیان با ساکنان قاره کهن در آن است که آنها پافشاری بر بده بستانهای فرهنگی با دیگر فرهنگها و یا گسترده تر نمودن آرمانها و اندیشه خویش نمی بینند . در حالی که چپیرهای قاره کهن بخت خویش را در داد و ستد گسترده تر و پخش یافته های خود می دانند .

بومیان برای داد و ستدهای خود سامان و هنجار ویژه و استواری دارند که بیشتر رویه درونی (جنبه داخلی) دارد آنان بجای " احساس " خاور زمین از " خوی آهنین" و بجای "سودجویی" باختر به "بسندگی و شکیبایی" روی آورده اند .

هشدار :

سرزمین های کوچ نشین (مهاجر نشین) ، دارای منش و خوی ویژه نمی باشند قاره آمریکا و استرالیا پهنه ای بزرگ از کوچندگان ناهمگون است پس صدها سال با یک برآیند همگیر بازه (فاصله) دارند .

هشداری دیگر :

در کشورهای ساتراپ های پیوسته (ایالات متحده) آمریکا ، کانادا و استرالیا از برای بودن اروپائیان در بافت زورمند چپیره آنجا ، به روشنی می توان چهره پنهانی و سود جوی باختر را دید .

ریشه آشوب

دانشمندان باختر در یک بررسی پیشینه ای (تاریخی) به این فرآیند رسیدند که باید چنبره ای (حلقه ای) بزرگتر از مرز های سیاسی بین خود و همچنین " سرزمین ما " به گونه نادیدنی بکشند.

این آغاز پیدایش قاره اروپا شد و به پیروی از آن دیگر سرزمینها نیز نام قاره به خود گرفتند اروپائیان دشمنی میان خود را با چنبره ای به نام اروپای یکپارچه بهبود بخشیدند که البته همیشه نیز نتوانسته آنها را یکدست نگاه دارد . شاید ساختن قاره در سرزمین آنها سبب همگونی بیشتر درمیان آنها گشت اما به بهای بلعیدن قاره کهن ، اندکی را اروپا و سرزمینی بزرگ را آسیا .

اروپائیان دشمنان خویش را به یک گونه می پندارند.

مردمان قاره کهن همچون آنان تاراجگر نبودند . این رویداد آنگونه گشت که در پیشینه آنان همواره به شیوه های گوناگون به سوی قاره کهن بتازند و با آن که رفتاری ددمنشانه از خود به نمایش می گذاردند همواره مردم قاره کهن را " بربر" می نامیدند .

این رویداد درباره پیشینه کهن نیست با نگاهی به لشکرکشی فرمانروایان اروپا در ۲۰۰ سال گذشته خواهید دید بارها اروپائیان تلاش نمودند به سرزمین ما نزدیک شوند ، اگر این پیشامد رخ می داد شاید روزگار قاره کهن امروز به گونه دیگری بود .

سود اروپائیان

امروزه اروپائیان می دانند برآیند ادامه کمین قاره کهن بدست خاور زمین ، بافت شگفت و دگرگونی را پدید آورده است به این گونه مردم این سرزمین بزرگ هیچگاه نمی توانند یگانه شوند ودر پی آن نگرانی برای سود جویی های آنان فراهم سازند . روشن تر آنکه بافت ناهمگون امروز جلودار پیوندهای همیشگی میان آنان خواهد شد . سازمانهایی همچون آسه آن ، شانگهای ، دریای پارس (خلیج فارس) و اکو میوه این ناراستی است.

و بر پاد (خلاف) چهره کنونی آسیا ، کشورهای اروپایی با پیشینه هم ریشه و یکدست تر بودن دارای توان بیشتری برای رسیدن به همگرایی هستند .

چرا خاور و باختر؟

شاید بپرسید این رویداد چه دردی را داروست ؟ که ما بخشی از پیکره قاره کهن باشیم و یا خاوری و یا باختری ؟

آشکار است که نام ها می توانند خود دارای اندیشه و توان باشند نام ها شناسنه ، گوهره و نشان پیشینه ماست.

نام می تواند پویا و پرورنده باشد .

نام می تواند یار و توان پیوستن و یکپارچگی یک سرزمین باشد .

به تاراج رفتن نمادهای فرهنگ دیرینه ما

در دو سده گذشته باختر از ندانم کاری سران کشورهای قاره کهن سود جسته و بسیاری از دانش ها و آفرینشهای فرهنگ ما را به یغما برده است .

آنها برای هنجار بخشیدن کار خود دیوان های ویژه ای ساختند و دانش جهان تا به آن روزگار را به نام خود نموده و برای هر دانشی یک تن از میان خود را گزینش و سپس به نام نماد دانش و فر ، با پررویی پایان ناپذیری بر همه بزرگان گیتی پیش شمردند .

آغاز فرهنگ و پیشینه سرزمین ما همچون مردم سالاری ( دموکراسی ) و یا دانشهایی همچون شهرسازی ، کیمیا ( شیمی ) ، هامار(ریاضیات) و هند چک (هندسه) ،اختر شناسی ، برید ( ارتباطات) و در پایان سرایش و نگارش ( ادبیات ) را به نام خود به گونه ای دروغین پخش نمودند.

دانشمندان سرزمین ما هنگامی پی به ریشه داستان بردند که دیگر خیلی دیر شده بود .

کاش این موارد به دانشها پایان می یافت. آنان خود را پدیدآورندگان نخستین هنرهای بشری همچون نمایش ، نگارگری ، پیکر تراشی ، آهنگ سازی و دهها نمونه دیگر دانسته و با ناکسی همه را که به گونه ای پر گواه از آن پیشینه مردم سرزمین ماست را در نفیر و کرنا به سود خود به جهانیان شناسانده اند.

پندار تاراجگر باختر

سرنامهای مرزبندی کنونی قاره ها را اروپائیان نوشته اند .

آنان آرزوها و پندارهای تاراجگر خویش را نیز به گونه پلیدی به نمایش گذارده اند .

به گستره مرزهای سرزمین امروزی اروپا نگاهی بیفکنید .

این مرزها با هیچ گواهی نمی تواند درست باشد!

آنان زبانه مرز خویش را تا شمال ایران کنونی و تا دل روسیه پیش برده اند شاید نیازی به گفتن نباشد که هیچگاه آنها به این مرزهای دور دست نیافته اند .

این گمان می رود آنان از پس شکست ها و خواری های جنگی خود ، بدین گونه تاوان خواسته اند .

بی گمان این یک تاخت و تاز آشکار است .

می دانیم نزدیک ترین کشورهای شمال خاوری یونان ( کشورهای کرانه دریای سیاه ) ، دارای فرهنگ و ریشه مردم قاره کهن هستند .

ایدر مرزهای قاره امروزی اروپا نمی تواند جایی برای پذیرش داشته باشد . این مرزها ساخته انگاره بیمار کاخ های سرد و برهنه یونانیان است و گویای تاخت و تازی نمادین به درون بافتهای توانمند قاره کهن .

به نمونه های زیر بنگرید آیا می توانید ناتوانمندی لازم را برای براندازی آن گرفتاریها در خاور و باختر دریابید ؟

آشوبسرای ( بحران) کشمیر :

آیا جنگ در آنجا خاموش شد؟ چرا کشمیر با فرهنگی بسیار دراز، به چنین دردی دچار شده آیا کشمیر داشته هندوستان است و یا پاکستان ؟ برای ما جای خواستی نیست مهم این است که آنجا بخشی از پیکره و پیشینه قاره کهن است

آشوبسرای بالکان :

در گسست یوگسلاوی گواه بودیم اروپا از نگاهداشت آن ناتوان بود . چرا مردم سرزمین ما در برابر این رویداد بسیار کنجکاو بود ؟ و چرا اروپائیان تا واپسین دم از میانجیگری قاره کهن در اینباره جلوگیری کردند ؟

آشوبسرای گرجستان :

افزون خواهی اروپائیان در آشوب ناپایان گرجستان هم دیدنی و شگفت آور است آنان هنوز نتوانسته اند میان سود خود در مسکو و تفلیس یکی را بر گزینند و این کشور با فرهنگ و پیشینه ای بزرگ هم چنان دچار آسیب های بی شمار است

آشوبسرای قره باغ :

سازمان اروپا کوشید پاییدن (کنترل) جنگ در بنا گوش ایران و ترکیه را خود بدست بگیرد و دیدیم نقش آنها از اندازه یک میانجی ناتوان بیش نرفت .

آشوبهای مانند این باید در قاره کهن و به بگونه ای درست به پایان رسد چون ترس از جنگ برای دو کشور نارسایهای بیشتر در پی دارد.

نکاتی آموزنده از فروپاشی سازمان همبستگی شوروی

آنگاه که سازمان همبستگی (اتحاد جماهیر) شوروی از هم پاشید همانگونه که استونی ، لیتوانی و مولداوی در باختری ترین سرزمین روسیه به سوی لهستان و اروپا کشیده شدند ، کشورهای تازه پا گرفته قاره کهن با شتاب به هم نزدیک شدند آنان بدنبال همریشگی بودند ، شور و شادی میان مردم کشورهای همسایه برای پیدایش داد و ستد همه سویه پدیدار گشت .

تخم دورویی باختر

باختر با دانستن این پیشینه که همگرایی می تواند به زیان آنها بینجامد با پاشیدن تخم درویی جلودار پیدایش ساختاری توانمند در این سرزمین شد رسانه های آنها همواره از هماوردی (رقابت) ایران ، ترکیه و پاکستان برای برخورداری از سود بیشتر در این کشورها گزارش می دادند و بدین گونه پیرامون را تیره و تار نمودند .

برآیند رفتار باختر

همانا میان مردم قاره کهن دوستی مالا مال است ما همواره دارای یک پیشینه همریشه هستیم.

در آغاز راه برخی از سیاسیون رفتار نادرست نموده و با سخن باختریان هم آوا شدند اما با خواست مردم ، روند همکاریهای فرهنگی ، دانشی و ارزی (اقتصادی) همچنان گسترده راه خود را می پیماید .

خاور در بوته ارزیابی

گفتگوهایی که گذشت به چم (معنای) پاک بودن خاوریان نیست .

برای نمونه اگر نگاهی به سازمانهای گوناگون ورزشی آسیا بیفکنید ! خواهید دید بیشتر آنها در خاور دور جای دارند ؟!

خواسته آنان چه اندازه با رویه ورزش این قاره برابر است !

سالهاست ورزشکاران سرزمین ما در گرداب این نمایندگان ورزش آسیا گرفتارند و راه درمانی هم نیست این چپیره ها (مجامع) نگاهبان سود کشورهای خاور دور هستند سازمان کشورهای عربی بدبختانه بسیار دهشتناک تر رفتار می کنند .

تنها ورزش بدین درد گرفتار نیست سازمانهای دیگر آسیایی نیز چنین روندی را می پیمایند.

سالهاست گفتگو از یک آگه رسانی ( خبرگزاری ) آسیایی بزرگ است و می بینید آگه رسانی های چینی و ژاپنی در یک هماورد فشرده تلاش در گرفتن این پهنه را به سود خویش دارند و شگفت آنکه مردم قاره کهن باید خوارترین گزارشهای آنان را ببینند و آشکارترین گزارشهای سرزمین خویش را از اندک رسانه های درونی و یا از رسانه های باختر ! بگیرند .

این را چگونه می شود پاسخگو بود .

بازیگران ناب آسیا

دو دسته آسیای دوری ها (ژاپن ، چین ، کره ،…) و تازی ها ( عربها ) بر آسیا سوارند برای اینکه شمار آرایشان بیشتر است .

سازمانهای ارزی (اقتصادی ) آنان گویایی بافت بومی و یکدست سرزمین آنهاست.


نپذیرفتن دیدگاه " راه ابریشم"

خاوریها بویژه ژاپن و چین تنها گزینه ای که تا کنون برای نگاه داشتن یکپارچگی آسیا آفریده اند همانا " راه (جاده) ابریشم" است .

و اما چرا ابریشم ؟!

این را باید از ژاپنی ها و چینی ها پرسید !

راهی برای پیوند سرزمین ما با آنها بوده است سرنام ( عنوان ) ابریشم هم نشانه سود خواهی آنها و چیرگی بر پیشینه دیرینه آن است آنان هماورد خودرو ( مسابقات رالی ) و یا داستانهای سیمایی ( سریالهای تلویزیونی ) در راستای گسترش این دیدگاه به گونه ای یک سویه ترتیب داده و یا ساخته اند .

آنچه مردم قاره کهن به آنها بخشیده اند اگر همچون ابریشم مادی نباشد اما در ارزش گذاری از ابریشم بسیار با ارزشتر است .

به گفته یکی از برجسته ترین دانشمندان چین ادب و خرد آنها در گروی فرهنگ سرزمین ماست.

آنها از همین راه ، که نام آن را "راه فرهنگها" می گذارم ۴۰۰ سال پس از نگارش "شاهنامه" بکلک استاد فردوسی ، سروده های او را بی کم و کاست به چینی برگردانده و همه سرنامها و نامها را برای خود بدلخواه بر می گردانند و بر پایه آن سروده ها ، صدها نمایش کهربایی ( فیلم سینمایی ) رزمی ساخته اند ! …

بله راه فرهنگ ها و نه ابریشم …

غوغا سالاری هنر چینی ها ست

در آغاز چند گزینه کلیدی :

- خاموشی چینی ها در درگیری های جهانی نباید بر آشتی جویی آنان گذاشته شود . آنان زمانی که گمان کنند آماده رویارویی هستند از هیچ گونه کرداری فرو گذار نخواهند بود.

نمونه آشکار آن را در کامبوج دیدیم جنگی با هزار هزار ( یک میلیون ) کشته ! .

آنان آدمیان نازک بدنی ( ظریفی ) هستند و به همین گونه در سیاست بخش بیرونی ( خارجی ) خود نیز بسیار نرم رفتار می کنند اما این رویکرد نباید ما را به دام بیندازد .

- تایوان در گذشته بخشی از چین بوده است چینی ها در ۵۰ سال گذشته ، به هزار گونه تلاش نمودند تا آن سرزمین را پس بگیرند و البته بیشتر این روش ها همراه با نشان دادن چنگ و دندان ارتش بوده است.

بر همه ما روشن است که همه کشورهای با فرهنگ و با پیشینه ای کهن در دهها سال گذشته به شیوه های گوناگون کوچک شده اند اما اینکه امروز برای پیوستن دوباره چنگ و دندان به سوی آنها نشان بدهیم کاری شگفت آور است باورکنید اگر مردم و برگزیدگان این کشورها بفهمند که پیوند نیاز است ، همچون پیوستن دو آلمان ، این پیشامد رخ می نماید ، اما اگر این آمادگی نباشد هر گامی به دورتر شدن خواهد انجامید . بویژه آنکه در تایوان سامانه چند گروهی (نظام چند حزبی ) فرمانرواست و …

- چنانچه دیدیم برای اینکه چینی ها هماورد (مسابقات )المپیک را به کشور خود بکشند از هر رفتار نمایشی فرو گذار نکردند و هر روز به گونه ای از زنجیره انسانی بر دیوار چین گرفته تا همایش در گردراه ( میدان ) "تیان آن من" و یا بزمهای گوناگون در باشگاه های ورزشی همه و همه برای فشار بر اندیشه جهانیان بود تا سرانجام به خواسته خود رسیدند .

مبادا با جنجال آفرینی چینی ها و همین طور دیگر کشورهای خاور دور از پیدایش قاره ای کهن در میان خود روی برگردانیم . باید باور کرد آنها هر کاری برای نگاهداری جایگاه برتر خویش انجام خواهند داد .

گردش توانمندی

گردش توانمندی ( قدرت) از باختر به خاور با این روند کاریست پرهیز ناپذیر . براین باورم با یک همگرایی ، در قاره کهن می توانیم به بالندگی و پویندگی شتابان و همه سویه دست یابیم .

با این گفته ، دور می دانم توانمندی در یک یا دو بخش جهان چگالی (متمرکز) یابد .

آستانه

از همه شما می خواهم بی هیچ پیش داوری به سخنانم بنگرید و بی درنگ می گویم که ما در آستانه یک پیش خواست ( تصمیم ) بزرگ هستیم .


دانشمندان

بودن صدها سراینده و دانشمند در پیشینه همریشه ما، که با بخشبندی مرزهای امروزین، نمی توان آنها را در زمره شهروندان یک کشور ویژه دانست همچون مولوی ، ابوریحان بیرونی ، پور سینا ، اقبال لاهوری ، خواجه عبدالله انصاری ، بیدل ، خوارزمی ، مروزی، مخدوم قلی ، ناصر خسرو ، رودکی ، نظامی گنجوی و دهها نمونه دیگر خود نشان یگانگی ماست .

ورزش

در ورزشها و بازیهای بومی این نزدیکی ها نمودی دیداری تر دارد همچون ورزشهای باستانی و پهلوانی .

فردوسی

همریشگی در قاره کهن را به روشنی در عشق به استاد فردوسی می توانیم ببینیم خوشبختانه یکی از میهمانان همایش جهانی فردوسی ( سال ۱۳۶۹ دانشگاه تهران ) بودم برگزیدگان بیش از صد و اندی کشور آمده بودند . برایم دلبستگی و دانایی بی مانند استادان کشورهای قاره کهن نسبت به منش و نگاه خردمندانه فردوسی به جهان ، که برآیند آرمانها و دیدگاه مردم این قاره است جای شگفتی و شادمانی داشت .

راه بی بازگشت

داد و ستد گسترده فرهنگی میان خردمندان و مردم ، نزدیکی سیاستمداران این سرزمین را بر پاد (علیرغم ) گرایش باختر پدید خواهد شد .

خواسته نزدیکی ما راهیست بی بازگشت از آن سو که مردم و برگزیدگان ما زودتر از سیاسیون به همگرایی بیشتر تن داده اند .

قاره کهن

امروز بایسته است که ما کهن ترین سرزمین جهان را که گهواره فرهنگ ، دانش و هنر است را به نام " قاره کهن " گردآوریم و این را شالوده پیوستگی پیشینه ای میان مردم سرزمین های مادریمان گردانیم .

کهن به چم ( معنای ) دیرین ، دیرینه و کامل است . ریشه آن پهلویست و می تواند نامی سترگ برای سرزمین آسیم ( معظم ) ما باشد .

نگاهی به مرگ ایرج

اگر به پیشینه فر و شکوه کشورهای قاره کهن نگاهی بیفکنیم خواهیم دید همه ما خویشاوندانی بسیار نزدیک هستیم به نیرنگهای گوناگون از هم بدور افتاده ایم و بدبختانه امروز هر یک سنگی به سینه می زنیم .

بی هیچ بزرگ نمایی استاد فردوسی والاترین خدمت را در همگرایی این سرزمین به خرج داده است . در اثر جاودانه او می خوانیم که فریدون پادشاه اساطیری سه فرزند داشت به نامهای تور و سلم و ایرج .

تور را به خاور (سرزمین امروزی چین ) و فرزندی را به باختر کشورش که اروپا باشد فرستاد و مرکز فرمانروایی خویش که قاره کهن است را به ایرج ، پاک ترین فرزندش سپرد .

جالب است که بدانید نخستین کسی که از این میان کشته می شود همان ایرج است!

او با نیرنگ برادرانش در خاور و باختر کشته می شود .

و گویا این آرزوی دیرین سلم و تور امروز به بار نشسته است !!!

فرزندان ایرج هنوز نتوانسته اند سرچشمه خرد جهان را در قاره کهن همگن کنند.

پایان نظریه قاره کهن




دیدگاه دکتر رحمت محمدی

روح نظریه قاره کهن معطوف می شود به اتحاد ملل منطقه .
می دانیم جدای طلبی به شکل گسترده در تمامی کشورهای منطقه ما دیده می شود و متاسفانه عده ای هم در داخل کشور این ساز را سالهاست کوک کرده اند و از هر مجالی استفاده نموده و بر طبل جدایی طلبی می کوبند .

به نظر من این نظریه می تواند یک همگرایی بزرگ در سطح منطقه و همین طور در داخل کشورها ایجاد کند .
به جرات می توان گفت این نظریه برجسته ترین نظر و دیدگاهی است که تا کنون برای مقابله با موج تجزیه طلبی مطرح شده است .

ارد بزرگ از ریشه ها سخن می گوید ریشه های که هیچ یک از کشورهای منطقه با آن مشکلی ندارند او به زنجیره اتحاد به زیباترین شکل ممکن اشاره می نماید .

او بر ما نهیب می زند مبادا گرفتار امپریالیسم شرقی شویم او از ما می خواهد دست به زانوی خویش بگیریم از ما می خواهد در تعاملی مشترک با کشورهای اطراف حقوق تاریخی خویش در سطح جهان را مطالبه کنیم .
سخن او برای همه این کشورها نوید بخش و در عین حال می تواند کشورهای شرقی و حوزه جنوب خلیج فارس را به موضع گیری وا دارد . غرب چنانچه در طول تاریخ نشان داده بسیار اندک اما با فکر و منطق پیش خواهد آمد و انتظار نمی رود بتواند در کوتاه مدت بر پتانسیلی که به این شکل آزاد می گردد غلبه کند .
پیدایش نظریه قاره کهن باعث ایجاد غرور ملی و جلوگیری از افسردگی جوانان منطقه خواهد شد و خواهد توانست موجب مجد و عظمت کشورمان شود .

این حقیر هم با این نظریه کاملا موافقم.
امیدوارم با تشکیل قاره کهن به عنوان ششمین قاره جهان ، آینده شکوهمندتری در انتظار کشور عزیزمان ایران باشد .

دکتر شیوا صولتی

وقتی کپی نظریه را نزد من آوردند ابتدا با دیدن نام قاره کهن کمی بی میل شدم تصور کردم که این مسئله در چهارچوب منافع قاره آسیا و دیدگاهی تکراریست اما هم اکنون که این سطور را می نگارم می دانم از پس آن بدرستی بر نخواهم آمد .
انسانهای نخبه بسیارند آما آفریننده نادر است. آفریننده بوجود آوردنده است نه تجزیه و تحلیلگر …
ارد بزرگ آفرینشگر سرزمینی است که همه ما در آن بزرگ شده ایم و امروز در تلاشیم راههای بهتر زندگی نمودن در کنار هم را بیاموزیم اما ارد بزرگ از دورانی سخن می گوید که ما فراموش کرده ایم او همچون یک نوازنده چیره دست ما را به دنیای می برد که در آنجا می توانیم کمال خویشتن را ببینیم حس کنیم و با آن رویایی واقعی بسازیم.
سخنان او در تقسیم بندی مردم جهان بر چهار دسته بسیار بجا و شگفت آور است او به زبانی ساده سخن می گوید.
احساس می کنم باید در مورد او باید بسیار با احتیاط تر سخن گفت چون در هر بُعد از نظریه او صدها مطلب و مفهوم خانه دارد .
وقتی نام " راه ابریشم " را می شنویم ابتدا همه فکر می کنیم این راه یک طرفه بوده و کالا از شرق دور بسوی ما حمل می شده است ، نهایت آنکه در ذهنمان این جاده یک طرفه فرض می شود اما او به ما می آموزد که دقیقا این مسئله برخلاف واقعیتهای تاریخی است در واقع این جاده انتشار خرد ورزی ایرانیان به سوی سرزمین های شرقی است .
من در مورد شرق دور بی اطلاع نیستم چند سال از تحصیلات دانشگاهیم را در کوالالومپور گذراندم مردم آنجا کشورهایی قاره کهن را عناصری غریبه با آسیا می دانستند نقشه های آسیایی آنها در غرب به پاکستان و افغانستان ختم می شد . آنها حتی حاضر به پذیرش قدمت و اهمیت جایگاه تاریخی سرزمین ما نبودند آنها به امپراطوری چین می نازیدند که خود در زیر سیطره دانش و فرهنگ ما بوده است اگر نگاهی به نظریات تائو و کنفیسیوس در ۲۵۰۰ سال پیش بنمایید کلیه اجزای آیین میترا(۷۰۰۰ سال پیش ایران )را می ببینید . اقتباس در دهها نمونه دیگر همانند معماری ، ریاضیات و ادبیات بسیار آشکارتر دیده می شود .

چندش آور خواهد بود این همه بیگانگی شرقیان را ببینیم و باز اسرار به ماندن در قالب آسیا را داشته باشیم . آنها که تا همین ۵۰ سال پیش مستعمره بوده اند امروز به منطقه ما بعنوان کشورهای اضافی با مردمی شرور می نگرند .

به نظر من ارد بزرگ با این دیدگاه توانسته در حساس ترین مقطع تاریخی از تجزیه کشورهای این ناحیه و خرد شدن در فرهنگهای غیر بومی جلوگیری کند چین در قالب پیمان شانگهای و قراردادهای دو جانبه سعی در حضوری بلند مدت در این منطقه را دارد و از سوی دیگر عربها به جان مردم منطقه افتاده اند با القاعده و شبکه الجزیره ، و از سوی دیگر ، اتحادیه اروپا سعی در اختلاف افکنی در منطقه را دارد .

درمان این همه سختی و پلشتی را می توان در این نظریه دید . ایران باید نقش محوری داشته باشد این تنها پیمانی خواهد بود که ما محور اصلی خواهیم بود و اگر ما نباشیم وضع هر روز بدتر از این خواهد شد …

جعفر معروفی . پژوهشگر

حوزه تمدن قاره کهن مجموعه کشورهای را در بر می گیرد که همیشه تاریخ در ارتباطی تنگاتنگ با یگدیگر بوده اند .
می توان چنین پنداشت که ارد بزرگ با نگاهی فرا ملی ، به دامنه تمدن فرهنگی این ملل توجه داشته است . آنچه موجب می شود این کشورها به یکدیگر نزدیک شوند همانا فرهنگ مشترک در بین آنهاست .
حوزه فرهنگی زیر بنای اشتراکات و مراودات سیاسی خواهد شد . ارد بزرگ با یک نگاه کارشناسی در حوزه تمدن فرهنگی قاره کهن به نگاهی دقیق و حساس رسیده است این نگاه می تواند با بحث های تخصصی در بین نخبگان اجتماعی و دانشگاهی به گفتمان سازنده ای برسد .

نظریه قاره کهن تا در بین نخبگان و سپس کل مردم منطقه منتشر نشود نمی تواند قابلیت اجرایی پیدا کند .
من فکر می کنم آینده این منطقه آبستن چنین نظریه ای خواهد بود و معادلات سیاسی با زایش این دیدگاه بکلی تغییر خواهد کرد .
نکته ارزشمند این نظریه نگاه از وادی فرهنگ به قاره کهن است این دیدگاه می تواند موجب دوستی و برادری و رفع سوء تفاهم های ملل منطقه نسبت به یکدیگر گردد.

دکتر محمد مسعود تاجیک

انفجارهای اتمی کره شمالی نشان داد غرب تا آخرین لحظه حتی پس از نشان دادن توان اتمی کره شمالی باز هم در پی فزون خواهی و پیشبرد اهداف خویش است .
اما خارج از بلواهای سیاسی روزانه رسانه ها می توان چنین پنداشت که هژمونی نظامی آمریکا و متحدینش در خاور دور به پایان فصل خویش رسیده است . اما آنها با ادامه جنگ رسانه ای سعی در مخفی نگاه داشتن مسئله را دارند .
پایان فصل نظامی گری چالش های مهتری را پیش روی آنها می گذارد که اولین آن فلسفه ادامه حضور نیروهای آمریکایی در ژاپن و کره جنوبی است و این بدان معناست که رفته رفته توان سیاسی غرب در این منطقه کاسته می شود و همگرایی در آن منطقه جای رقابت های دیرین را خواهد گرفت و در نهایت می توان پذیرفت آخرین مرحله تناقضات منطقه ای در آنجا در حال فرو ریزی است .
آمریکا و غرب برای پوشش رسانه ای این شکست توجه خود را به تناقضات و اختلافات تاریخی در منطقه ما دوخته اند . و این وحشتناک است !.

آنچه در دیدگاه ارد بزرگ دیدم تقویت سیستماتیک منطقه برای مبارزه با چنین روندی است . متاسفانه غرب در این محدوده دارای سرپلها و نیروهای خاص خود می باشد .
بحران عراق و تناقضات لبنان زمینه لازم برای اقدامات سریع کشورهای منطقه را برای نیل به این هدف (قاره کهن) فراهم ساخته است .
مسلما با شکست هژمونی نظامی گری در عراق ، لبنان و افغانستان با یورش دیگری مواجه خواهم بود و آن جنگ رسانه ای و اطلاعاتی خواهد بود ، و اکنون زمان خواب خرگوشی نیست اگرخود را آماده ننمایم بیم آن می رود وقتی به اصل جریان پی ببریم که دیگر آتش مناغشات منطقه ای با ریش سفیدی غرب ! هم درمان نیابد .

قاره کهن می تواند شرایط را پیشاپیش به نفع ما تغییر دهد . فکر می کنم ارد بزرگ با این نظریه بزرگترین چالش آینده کشورهای منطقه که همانا تنظیم مراودات بر اساس تاریخ و پیشینه مشترک است را درقالبی نوین به دوستی و همکاری مبدل ساخته است .
نباید از یاد ببریم که آمریکا و غرب ادامه حیاتشان در مناغشات بین المللی است دو جنگ اول و دوم جهانی به دولتمردان آمریکائی بخوبی آموخت که جنگ و کشتار در قاره های دیگر موجب سرازیر شدن طلا به سرزمین آنها خواهد شد !و حتما در خاطر دارید مهاجرین اولیه ای آمریکا نیز در جستجوی طلا بودند

برگرفته از:

http://www.armiya.net/?p=98#more-98

کتاب اردنامه به کوشش ارمیا

Posted: 14 Oct 2011 05:39 AM PDT



کتاب : اُرُد نامه ( گرد آوردی از سخنان ارد بزرگ )
تهیه و تنظیم : ارمیا
منتشر شده در تار نگار ارمیا
Website: www.armiya.net
E-mail: sana@armiya.net

کتاب ارد نامه را در آدرس زیر دانلود کنید :
http://www.armiya.net/myfiles/books/orodnameh.pdf

برگرفته :
http://www.armiya.net/?p=120

This posting includes an audio/video/photo media file: Download Now

تارنگار عکس و مطالب جالب و خواندنی : اردیسم ORODISM

Posted: 14 Oct 2011 05:01 AM PDT

اردیسم ORODISM


- هشت اصل در فلسفه اُرُدیسم - Orodism

1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .

2- زندگی بدون آزادی ، شرم آور است .

3- تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجار همیشگی است .

4- آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .

5- رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم .

6- دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .

7- اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن .

8- عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست.


ارد بزرگ ، اندیشمند و متفکر ایرانی ست . بیش از هزار جمله قصار و حکیمانه از او در کتاب سرخ گردآوری شده است . در هشت اصل اردیسم ، شیره و عصاره آن جملات در نظر گرفته شده است . شهدی که می تواند کام هر انسان آزاده ای را شیرین نماید.

بخش نظرات :

نویسنده: ؟؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 23 آبان1389 ساعت: 2:49
این خیلی زیبا بود . امیدوارم همه درس انسانیت رو از اردبزرگ یاد بگیرن . . .
بازم تشکر

نویسنده: vb
دوشنبه 8 آذر1389 ساعت: 20:46
خیلی عالی باز هم تشکر از احسان.
باز هم بگذارید

نویسنده: کامران
جمعه 29 بهمن1389 ساعت: 21:15
آدم با این جملات زندگیش واقعی تر می شه
ممنونم


برگرفته از :
http://www.keranche.blogfa.com/post-286.aspx

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نیما ونیشام از مینا مقدادی

دسترسی به نرم افزار کتاب قوانین و مقررات فناوری اطلاعات

حکیم ارد بزرگ (پدر فلسفه اردیسم) : تاوان بزرگی ، تنهاییست.