آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ
آخرین مطالب لابی ایران سوئد (((( Iran & Sweden )))) براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ |
- سایت : مجله اینترنتی "یک پارس"
- سایت .:: دنیای وارونه ::. آشنایی با ارد بزرگ اندیشمند ایرانی
- تارنگار Developer And Order
- تارنگار سخنان بزرگان و جملات حکیمانه از بزرگترین دانشمندان ، روانشناسان و جامعه شناسان
- انجمن ناب نویس
- انجمن یاوران مهدی -عج
- سایت : شبکه اجتماعی فیس نما
- سایت لابی ایران سوئد : حکیم ارد بزرگ و مرگخوران حزب وطن افغانستان
- سایت مستطیل
- سایت وطن فیلم
- تارنگار جواد حسینیان : مرام ما ...
سایت : مجله اینترنتی "یک پارس" Posted: 18 Oct 2011 12:58 PM PDT بهترین راه برای اثبات صفای ذهنی ما نشان دادن خطاهای ان است . نهر آبی که ناپاکیهای بستر خود را نمایش می دهد به ما می فهماند آب پاک و صاف است . پوپ کسی که همسر و کودک خویش را رها می کند ، در پی خفت ابدیست . حکیم ارد بزرگ من واقعاً فرمول دقیقی برای موفقیت نمی شناسم ولی فرمول شکست را به خوبی می دانم سعی کنید همه را راضی نگه دارید. بیل کازبی یکی از مهمترین راههای خوشبختی، حقیر شمردن مرگ است. لوبون سیاستمداری که تنها به پیشروی می اندیشد دمادم برای خویش دشمن تراشی می کند . حکیم ارد بزرگ جامعه فرزانگی و سعادت می یابد که خو اندن، کار روزانه اش می باشد. سقراط اگر می خواهی بنده کسی نباشی، بنده هیچ چیز نشو. ژاک دوال اگر نتوانیم به تبار خویش سامانی درست دهیم ، مانند این است که در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم . حکیم ارد بزرگ از خصوصیات زمان ما این است که متأسفانه فقط افراد پست و پلید ، صاحب اراده و پشتکار می باشند . آلفرد کاپو بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. همیلتون برآزندگان به گفتار سخیف و کم ارزش زندگی خویش را تباه نمی سازند . حکیم ارد بزرگ دانش به تنهائی یک قدرت است. فرانسیس بیکن دوست بدارید کسانی را که به شما پند می دهند نه مردمی که شما را ستایش می کنند. دور وبل پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است. حکیم ارد بزرگ شاد ماندن به هنگامی که انسان درگیر و دار کارهای ملال آور و پرمسئولیت است، هنر کوچکی نیست. نیچه اگر نمی خواهی در حق تو داوری شود درباره دیگران داوری نکن . ابراهام لینکلن مادر و پدر ، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند . حکیم ارد بزرگ از تمام صفاتی که برای پرورش جان و جسم شما سودمند است هیچ یک به سودمندی تصمیم و اراده نیست . پوشه اگر دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از آن روست که جز کنجکاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد . فریدریش نیچه فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد . حکیم ارد بزرگ هر جدایی یک نوع مرگ است و هر ملاقات یک نوع رستاخیز . شوپنهاور مرد بزرگ تنها به خود متکی است و جز از خود از هیچکس چیزی طلب نمی کند ولی مردان کوچک از دیگران توقع دارند . پاتریک هانری فرمانروای نیک ، دست نشانده پلید ندارد ! . حکیم ارد بزرگ مصمم شوید که کارى باید صورت گیرد، سپس راه انجام آن را خواهید یافت . آبراهام لینکلن می توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی توان منکر آن شد. روسو انتخابات آزاد ، دشمن هیچ یک از باورهای توده مردم نیست . حکیم ارد بزرگ دانستن کافی نیست، باید به دانسته خود عمل کنید. ناپلئون هیل هر اقدامی اگر بزرگ باشد، ابتدا محال به نظر می رسد. کارلایل میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر . حکیم ارد بزرگ به انسان تندرستی و ثروت بدهید ، او هر دو را در جستحوی سعادت از دست خواهد داد . پوشه اگر انتظار و توقع نداشته باشی همه دوست تو اند . رابیندرانات تاگور بخاطر داشته باشید که حواس خود را به هر چه متوجه کنیم همان را به دست می آوریم . آنتونی رابینز آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است. موریس مترلینگ بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود . حکیم ارد بزرگ لبخند زن دردو موقع آسمانی و فرشته مانند است : یکی هنگامی که برای اولین بار با لبخند به معشوق می گوید دوستت دارم ودیگر هنگامی که برای اولین بار به روی نوزادش لبخند می زند . ویکتور هوگو بهترین و حقیقی ترین دوستانم از تهی دستانند . توانگران از دوستی چیزی نمی دانند . موزارت به توانائی خود ایمان داشتن نیمی از کامیابی است. روسو اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری . حکیم بزرگمهر برگرفته از : http://forum.1pars.com/thread187676-2.html |
سایت .:: دنیای وارونه ::. آشنایی با ارد بزرگ اندیشمند ایرانی Posted: 18 Oct 2011 09:06 AM PDT زندگی نامه و بیوگرافی ارد OROD بزرگ : سخن گفتن از ارد کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود… ارد بزرگ و یا بزرگ شیروان لقبی است که به "مجتبی شرکا " داده اند و اندیشمند ، متفکر و نقاشی ایرانی که در مشهد زندگی می کند که در ایران و جهان دارای منزلتی خاص می باشد … بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان حال حاضر ایران است نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته خود می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست . حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید : ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند.. . و یا : میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر … بجز ایران بسیاری در کشورهای فارسی زبان حوزه فرهنگی ایران از مریدان ارد محسوب می شوند . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند این مطلب که از سایت موسسه مطالعاتی فرهنگی روسیه, آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس) برداشت نموده ام… آنچه از این نابغه معاصر کشورمان می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد )است اما پدرش و اصلیتش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است و از طرف مادر یه ایل قشقایی شیراز می رسد ترکهای شمال خراسان و ایل قشقایی هر دو بخشی از باقیمانده دودمان سلجوقیان و پارتهای خراسان هستند . مهمترین رکن اداره کشور در این دوره در اختیار مجلس ریش سفیدان بود آنان امرا و پادشاهان دودمان سلجوقی را بر می گزیدند و از قدرتی نظارتی و گاها تنبیهی برخوردار بودند ( شبیه سلسله اشکانیان ) آنان معتقد به اصل فکر برتر بودند شاهنامه فردوسی و صدها اثر تاریخی دیگر را احیا کردند آنان حاکمیت تازیان (اعراب) را بطور کلی در خاورمیانه محدود به منطقه شبه جزیره عربستان نمودند نکته جالب در مورد گسترش حاکمیت این قوم بزرگ وجود داشت و آن مطلب این است که آنها هیچ گاه به شهرهای بین راه وارد نمی شدند تنها سفیری را به داخل شهر مربوطه می فرستادند و اولین خواستشان آن بود که دیگر خطبه ای به نام خلیفه بغداد خوانده نشود و رسما حکومت سلجوقی را بپذیرند .ذکر این حوادث تاریخی باعث می شود بهتر با اندیشمندی آشنا شویم که بر پیرامون خود دارای شناخت و ریشه است بقول حکیم فردوسی : پدر چون به فرزند ماند جهان …………کند آشکارا برو بر نهان گر او بفگند فر و نام پدر ………………تو بیگانه خوانش مخوانش پسر کرا گم شود راه آموزگار ………………..سزد گر جفا بیند از روزگار به نظر من ما با شخصیتی روبرو هستیم که در این پیشینه کهن شناور است اهل خرد همواره در دوران زندگی این جهانی خویش در چنین وضعیتی قرار دارند . شما به زندگی سراسر رنج و اندوه فردوسی بزرگ نظری بیفکنید و سپس هزار سال بعد در همان شهر و همان خاک اخوان ثالث متولد می شود رشد می کند برگ می دهد و شاخسارش پر میوه می شود با همان غمها و همان محنت ها با همان آواز با همان آثار تراژیک … هر چند خود اخوان داشتن ریشه باستانی خویش را در قالب شعری رد می کند اما اگر این ریشه نبود سفارش نمی کرد در کنار فردوسی بزرگ دفنش کنند … آری اُرد نیز با آثارش از ریشه های مشترکی سخن می گوید که شاید امروز در مرزهای کنونی ایران نباشد اما روان او همچنان در دره های شگفت انگیز بدخشان و کوههای مرتفع پامیر و رود بزرگ جیهون پرواز می کند وقتی او را در حال صحبت با تاجیکان و یا اهالی شمال افغانستان و یا جنوب ازبکستان که گاها برای دیدنش می آیند می بینید متوجه می شوید که پرواز روح در دل تاریخ یعنی چه ، آنوقت که چشمان متعجب و مبهوت میهمانان را می بینید با آهنگ صدای او همراه می شوید و به ژرفای روان او فرو می روید . اندیشمند و متفکر ایرانی که نظریات شگفت انگیز او موجب جلب و گرایش بسیاری از علاقمندان به علوم انسانی و بعضا علوم سیاسی شده است . ارد بزرگ به نوعی معمار است ، او از آینده ایی سخن می گوید که می تواند ایران را به جایگاه اصلی خود باز گرداند . شاید مهمترین نظریه او یعنی قاره کهن خود به تنهایی بتواند بیشترین تغییرات را در سطح روابط خارجی ایران و ۱۹ کشور اطراف آن بوجود آورد . او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان ( که ایران در قلب آنست) یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می کشند . و او می گوید قاره کهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است و چین با شروع بحث جاده ابریشم بدنبال افکار استعماری است حال آنکه این جاده ، راه انتشار فرهنگ غنی ایران به شرق و غرب بوده است و نمونه آن افکار میترایزم و شاهنامه فردوسی ماست که هر دو را با جعل اسامی چینی ها از آن خود می دانند . او به ساختارهای سیاسی کشورهای محدوده قاره کهن نظری ندارد او همه را دعوت به همگرایی می کند او با دلایل بسیار ثابت می کند اگر این ۲۰ کشور دست در دست یکدیگر بگذارند ساختاری بسیار قدرتمندتر از اتحادیه اروپا خواهند یافت . رنگ صورتی محدوده قاره کهن را به نمایش می گذارد نقشی که ارد بزرگ برای ایران در قاره کهن قائل است نقشی فرهنگی و تاریخی نظیر یونان در اروپاست . قاره کهن امروز اسیر آسیا و اروپاست . تاریخ و فرهنگ در شرق به چین ختم می شود و در غرب به یونان . یکی از وجوه جالب و بارز این نظریه ایجاد همگرایی بیشتر منطقه ایی است که خود موجب خلع سلاح تجزیه طلبان در سطح کشورهای منطقه می گردد . ارد بزرگ با نظریه قاره کهن خود پرده از حقیقتی برداشته که تا کنون هیچ اندیشمندی به آن توجه نکرده بود … یکی دیگر از ایده های او نظریه کهکشان بزرگ اندیشه است. که دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی است او با دلایل مستدل ثابت می کند جهان رو به انفجار اندیشه های گوناگون است و پیش بینی می نماید بزودی تعداد سایت های اینترنتی به چندین برابر جمعیت کره زمین برسند . او ثابت می کند جهان غرب با ابزار رسانه و اینترنت نمی تواند با تزریق فرهنگش یکپارچگی مورد نظر خویش را فراهم سازد . با اینکه ایده های ارد بسیار جذاب است اما آنچه موجب شهرت روزافزون او گشته نصایح و پندهای حکیمانه اوست . پندهای او شامل تاکیدات مستمرش بر راستی ، احترام به ریش سفیدان ، پاسداشت اسطوره ها و میهن دوستی می گردد . دهها مقاله و کتاب در مورد اندیشه های ارد بزرگ نگاشته شده است . بعضی او را علامه اقبال لاهوری عصر حاضر می دانند و عده ایی همپای فردریش نیچه در فلسفه و کسانی معتقدند جبران خلیل جبران امروز است . و البته جالب خواهد بود که بدانیم ارد و جبران خلیل جبران هر دو در ۱۷ دی ماه زاده شده اند . ارد بزرگ در کتاب آرمان نامه مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید . از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و اینکه « زنجیره نسلهایند » و وظایف بسیاری بر دوش دارند . و از آزادی که نهایت آرزوی بشر است می گوید : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید : میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست و هشدار می دهد که : آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد… ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید : میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید : آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود این چنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید : میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند : کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید : مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید : مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید : کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید : آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید : ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود تنها نام انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست : بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود … در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید : پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و … او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید : آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید : رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد . و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود . برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم منابع : * فرگرد آزادی – فرمان نخست * فرگرد ریش سفید – فرمان هشتم * فرگرد ریش سفید – فرمان ششم * فرگرد آزادی – فرمان دوم * فرگرد برآزندگان – فرمان سیزدهم * فرگرد میهن – فرمان سیزدهم * فرگرد میهن – فرمان دوازدهم * فرگرد برآزندگان – قرمان هفدهم * فرگرد میهن – فرمان نهم * فرگرد آرمان – فرمان دهم * فرگرد آرمان – فرمان شانزدهم * فرگرد آرمان – فرمان هفدهم * فرگرد آرمان – فرمان دوم * فرگرد آرمان – فرمان ششم * فرگرد سرآمدان – فرمان دوم * فرگرد آرمان – فرمان هیجدهم * فرگرد سرآمدان – فرمان نخست * فرگرد سرآمدان – فرمان چهارم * فرگرد ریشه ها – فرمان دوم * فرگرد ریشه ها – فرمان پنجم * فرگرد رسانه – فرمان دوم نکته اخلاقی : چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند ارد برزگ سعید |
Posted: 18 Oct 2011 08:58 AM PDT جهان آینده بدون اینترنت بی معناست . ساده انگاریست اینترنت را با همه داده هایش یکجا رد کنیم و یا یکجا بپذیریم . اینترنت همانند دریاست ، کسی که آن را نمی شناسد همانند کسی ست که شنا را نمی داند . ترس از اینترنت همانند نداشتن آن زیان آور است باید ناوشکن های بزرگ ساخت و بر فراز آنها پرچم کشور خویش را برافراشت . بستن سایت های درنده چشم و هوش (مستهجن) از کارهای مهم دولت هاست . برآیند نابود کردن پایگاه های آفرینشگر ، همانند ساختن مرداب است. بازده اینکار برای آفریننده و برخورد کننده زیان آور است . در اینترنت داده ها و اندیشه ها بسیار تند جابجا می شوند در برابر داده های ستیزگر باید میدان پاسخگویی را برای اندیشمندان آگاه هر کشور فراهم آورد و از چالش ها نهراسید . کشورهای افزون خواه و بیمار همواره پیشتازان یورش از راه اینترنت هستند راهکار مبارزه با این تیره اندیشان تکیه بر ایده های و باورهای میهنی ست ایده هایی که مردم و بویژه جوانان بر آن ها ببالند ، نمی توان از پاسخگویی گریخت و به دور خود دیوار کشید . هیچ شمشیری همچون پرداختن بر اسطوره ها و سرآمدان نمی تواند دشمنان ریز و درشت کشورها را در جهان اینترنت ناکام گذارد . ارد بزرگ / Orod Bozorg اسطوره ها و سرآمدان ملی ، گنجینه های با ارزشی هستند که باید آنها را زنده نگاه داشت اسطوره ها جایشان در موزه نیست ، می بایست به سرآمدان درخششی ویژه بخشید و آنها را دوباره پروراند تا با اندیشه جوانان امروز گره بخورند و بدینگونه نیرنگ های دشمنان را ناکام گذارند . نگاه دشمنانه به اینترنت ، دست خبرچینان و نیرنگ بازان را باز می گذارد . برای داشتن اینترنتی ایمن باید بر داشته های فرهنگی و میهنی خویش تکیه کرد آنها را گسترش داد و به هنرمندانه ترین گونه آنها را بیان نمود ، آزادی اندیشه را پاس داشت . خوراک اندیشه جوانان بدون همکاری آنها ساخته نمی شود ، پس نیاز به همکاری دو سویه است . کشوری از گردونه اینترنت بهره بیشتری می برد که میوه تمدن خویش را بیشتر و ساده تر در دامان کاربران بگذارد . پیشه و هنر بدون اینترنت گران و بی خریدار است کشوری که زمینه داد و ستد های اینترنتی خویش را گرفته توان رشد و هماوردی خویش را از دست می دهد . اگر همکاری میهنی برای بالندگی و هم اندیشی در اینترنت وجود داشته باشد جام های زهرآگین ، نوشنده ی نخواهند داشت . برگرفته از : http://mahdi-black.blogfa.com/post-6.aspx |
تارنگار سخنان بزرگان و جملات حکیمانه از بزرگترین دانشمندان ، روانشناسان و جامعه شناسان Posted: 18 Oct 2011 08:13 AM PDT پدر حکمت اردیسم (Orodism) حکیم ارد بزرگ می گوید : جهان را آغاز و انجامی نیست آنچه هست دگرگونی در گیتی است . زمان و مکان صفر برای آغاز گیتی وجود ندارد همان گونه که شماره ایی برای انتهای آن نیست . ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم . ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم دگرگونی که در نهان خود پویش و رشد را دنبال می کند بروز آینده ما بسیار فربه تر از امروز ما خواهد بود ، ما در درون گیتی در حال پرتاب شدن هستیم . پرتاب به سوی جایی و مکانی و نمایی که هیچ چیز از آن نمی دانیم همان گونه که در کودکی از این جهان هیچ نمی دانستیم . میدان دید ما با تمام فراخنایی خود می تواند همچون شبنمی کوچک باشد بر جهانی بسیار بزرگتر از آنچه ما امروز از گیتی در سر می پرورانیم پس گیتی بی آغاز و بی پایان است . سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش نخست سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش دوم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش سوم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش چهارم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش پنجم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش ششم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش هفتم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش هشتم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش نهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش دهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش یازدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش دوازدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش سیزدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش چهاردهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش پانزدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش شانزدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش هیفدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش هیجدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش نوزدهم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیستم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیست و یکم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیست و دوم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیست و سوم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیست و چهارم سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه و پند های زیبا - بخش بیست و پنجم سخنان بزرگان از رادیو پیام سخنان حکیم ارد بزرگ در سه بخش سخنان حکیمانه کنفوسیوس سخنان حکیمانه بزرگمهر سخنان زیبای جبران خلیل جبران سخنان حکیمانه فریدریش نیچه سخنان حکیمانه فردوسی سخنان میهن پرستانه نادر شاه افشار سخنان حکیمانه گوته سخنان زیبای بودا جملات زیبای ناپلئون بناپارت بخش بهترین سخنان حکیمانه از روزنامه اعتدال بخش پژوهش و گردآوری سخنان بزرگان - خانم خجسته زیمیرواسکاری بخش جملات زیبای بزرگان از سایت تبیان کتاب پندار متفکرین - به کوشش سیما زند کتاب برانگیختگان نوشته جعفر معروفی کتاب سیصد جمله به کوشش امیر همدانی سخنان بزرگمهر آینده در نگاه بزرگان امید در نگاه بزرگان آزادی در نگاه بزرگان رنج در دیدگاه بزرگان زندگی در نگاه بزرگان دوست از دیدگاه بزرگان زن در نگاه بزرگان ادب در دیدگاه بزرگان عشق در نگاه بزرگان شجاعت از دیدگاه بزرگان ترس از دیدگاه بزرگان آرامش از دیدگاه بزرگان خرد و خردمند از دیدگاه بزرگان چهره های ماندگار و نخبگان تاریخ ایران شخصیت از دیدگاه بزرگان سخن بزرگان همراه با ترجمه انگلیسی آن سخنان بزرگان در مورد کودکان و فرزندان برگرفته از : http://bufsystem.persianblog.ir/ |
Posted: 18 Oct 2011 08:10 AM PDT عبدالله عبداللطیف که مسئولیت چندین بار پذیرایی از مایکل جکسون (سلطان موسیقی پاپ آمریکا / ۱۹۵۸- ۲۰۰۹) در هنگام اقامت او را در بحرین بر عهده داشت هم اکنون در اسپانیا زندگی می کند . او از آغاز درگیری مایکل جکسون و پسر دوم پادشاه بحرین می گوید : مرحوم مایکل جکسون با شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه روابط گرم و صمیمانه ایی داشتن قرار بود مایکل جکسون چندین آهنگی که پسر پادشاه ساخته بود را بخواند . شب پیش از آخرین سفر مایکل به بحرین ، پسر شاه به ویلای محل اقامتش آمد حالت طبیعی نداشت و کاملا مشخص بود مشروبات الکلی زیادی مصرف کرده است . سه زن بدکاره همانند همیشه همراهش بودند پسر شاه دستان مایکل را گرفته بود می گفت بیا تا برقصیم و مایکل فقط تماشایش می کرد و البته می شد تعجب را در چشمانش دید . پسر شاه می رقصید چندین میز و صندلی وارونه شد و جام های شیشه ایی بسیاری بر روی زمین افتاد و شکست . مایکل جکسون از ویلا بیرون رفت . پسر شاه بر روی مبلی ولو شد ساعتی که گذشت شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه به مایکل جکسون گفت : می خواهی کجا بروی ؟ جایی بهتر از اینجا هم هست ؟ آقای جکسون نگاهی به ظاهر آشفته و به هم ریخته پسر شاه کرد و گفت : بله هست . پسر شاه صورتش را جلو آورد و گفت : کجا ؟ مایکل جکسون هم مختصر گفت : ایران شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه غضب ناک شد و پرسید : ایران ؟! مایکل جکسون سرش را به جهت تایید تکان داد و این جمله حکیم ارد بزرگ را گفت : ایران سپیده دم ، تاریخ است . پسر شاه عصبانی شده بود اما چیزی نمی گفت . مایکل جکسون رو به من کرد و در حالی که با دستش پسر شاه را نشان می داد گفت : از ایران برای این آقا صحبت کن ، همان چیز هایی که به من می گفتی . آقای جکسون نمی دانست با این جمله اش ، من مجبور می شوم برای همیشه از ترس خاندان آل خلیفه کشورم را رها کنم . فردای آن روز پنهانی بحرین را ترک گفتم . از بانکیم ثانکی وکیل پسر شاه شنیدم که پس از آن شب دیگر روابط مایکل جکسون و عبدالله بن حماد آل خلیفه درست نشد و در نهایت به دادگاه و شکایت از سوی پسر شاه انجامید . مایکل جکسون تمام آهنگ های او را پس فرستاد و گفت من بر روی این آهنگ ها کار نمی کنم . در چندین سفری که مایکل به بحرین داشت من برایش از ایران ، سرزمین اصلی بحرینی ها سخن گفتم از مشاهیرش و مکانهای تاریخی اش ، برایش جملات حکیم ارد بزرگ و از اشعار حکیم فردوسی می گفتم . مایکل جکسون به من چندین بار گفت : تو مرا عاشق ایران کردی ... برگرفته از : http://www.nabnevis.com/showthread.php?t=8187 http://www.nabnevis.com/archive/index.php/t-8187.html |
Posted: 18 Oct 2011 08:07 AM PDT عبدالله عبداللطیف که مسئولیت چندین بار پذیرایی از مایکل جکسون (سلطان موسیقی پاپ آمریکا / ۱۹۵۸- ۲۰۰۹) در هنگام اقامت او را در بحرین بر عهده داشت هم اکنون در اسپانیا زندگی می کند . او از آغاز درگیری مایکل جکسون و پسر دوم پادشاه بحرین می گوید : مرحوم مایکل جکسون با شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه روابط گرم و صمیمانه ایی داشتن قرار بود مایکل جکسون چندین آهنگی که پسر پادشاه ساخته بود را بخواند . شب پیش از آخرین سفر مایکل به بحرین ، پسر شاه به ویلای محل اقامتش آمد حالت طبیعی نداشت و کاملا مشخص بود مشروبات الکلی زیادی مصرف کرده است . سه زن بدکاره همانند همیشه همراهش بودند پسر شاه دستان مایکل را گرفته بود می گفت بیا تا برقصیم و مایکل فقط تماشایش می کرد و البته می شد تعجب را در چشمانش دید . پسر شاه می رقصید چندین میز و صندلی وارونه شد و جام های شیشه ایی بسیاری بر روی زمین افتاد و شکست . مایکل جکسون از ویلا بیرون رفت . پسر شاه بر روی مبلی ولو شد ساعتی که گذشت شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه به مایکل جکسون گفت : می خواهی کجا بروی ؟ جایی بهتر از اینجا هم هست ؟ آقای جکسون نگاهی به ظاهر آشفته و به هم ریخته پسر شاه کرد و گفت : بله هست . پسر شاه صورتش را جلو آورد و گفت : کجا ؟ مایکل جکسون هم مختصر گفت : ایران شیخ عبدالله بن حماد آل خلیفه غضب ناک شد و پرسید : ایران ؟! مایکل جکسون سرش را به جهت تایید تکان داد و این جمله حکیم ارد بزرگ را گفت : ایران سپیده دم ، تاریخ است . پسر شاه عصبانی شده بود اما چیزی نمی گفت . مایکل جکسون رو به من کرد و در حالی که با دستش پسر شاه را نشان می داد گفت : از ایران برای این آقا صحبت کن ، همان چیز هایی که به من می گفتی . آقای جکسون نمی دانست با این جمله اش ، من مجبور می شوم برای همیشه از ترس خاندان آل خلیفه کشورم را رها کنم . فردای آن روز پنهانی بحرین را ترک گفتم . از بانکیم ثانکی وکیل پسر شاه شنیدم که پس از آن شب دیگر روابط مایکل جکسون و عبدالله بن حماد آل خلیفه درست نشد و در نهایت به دادگاه و شکایت از سوی پسر شاه انجامید . مایکل جکسون تمام آهنگ های او را پس فرستاد و گفت من بر روی این آهنگ ها کار نمی کنم . در چندین سفری که مایکل به بحرین داشت من برایش از ایران ، سرزمین اصلی بحرینی ها سخن گفتم از مشاهیرش و مکانهای تاریخی اش ، برایش جملات حکیم ارد بزرگ و از اشعار حکیم فردوسی می گفتم . مایکل جکسون به من چندین بار گفت : تو مرا عاشق ایران کردی ... برگرفته از : http://y-m.ir/showthread.php?tid=2881 http://y-m.ir/printthread.php?tid=2881 |
Posted: 18 Oct 2011 06:44 AM PDT حکیم ارد بزرگ می گوید جهان را آغاز و انجامی نیست آنچه هست دگرگونی در گیتی است . زمان و مکان صفر برای آغاز گیتی وجود ندارد همان گونه که شماره ایی برای انتهای آن نیست . ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم . ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم دگرگونی که در نهان خود پویش و رشد را دنبال می کند بروز آینده ما بسیار فربه تر از امروز ما خواهد بود ، ما در درون گیتی در حال پرتاب شدن هستیم . پرتاب به سوی جایی و مکانی و نمایی که هیچ چیز از آن نمی دانیم همان گونه که در کودکی از این جهان هیچ نمی دانستیم . میدان دید ما با تمام فراخنایی خود می تواند همچون شبنمی کوچک باشد بر جهانی بسیار بزرگتر از آنچه ما امروز از گیتی در سر می پرورانیم پس گیتی بی آغاز و بی پایان است . برگرفته از : مرضیه marzieh http://facenama.com/view/post:25762953 |
سایت لابی ایران سوئد : حکیم ارد بزرگ و مرگخوران حزب وطن افغانستان Posted: 17 Oct 2011 03:03 PM PDT مرگخواران حزب وطن افغانستان همچنان شرارت می کنند گویا کسی جلودار این دیو سیرتان نیست . آنها پس از حمله شدید به جایگاه اجتماعی حکیم ارد بزرگ ، شهید احمد شاه مسعود ، استاد شهید برهان الدین ربانی ، لطیف پدرام ، بصیر کامجو ، فوزیه کوفی ، دکتر عبدالله، یونس قانونی ، همت فاریابی ، بیژند پور ، مخدوم رهین ، ثریا بها ، شـــهرانی ، فضل احمد طغیان ، احمد شاه سرخابی ، نجم الدین اخگر کاویانی ، فرید مزدک ، غلام دستگیر پنچشیری . اینبار در سایت فیس بوک به اقدامات خویش ابعادی تازه بخشیده اند . آنها عکس چهره حکیم ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود ، استاد ربانی ، حامد کرزی ، دکتر عبدالله و لطیف پدرام را با عکس چهره شخصیت منفور و شیطانی "لرد ولدمورت" در داستانهای هری پاتر تلفیق نموده اند و در کنار آن بیانیه موهن این حزب که به قلم دکتر جلال الدین بایانی است را در فیس بوک تحت عنوان "ارد بزرگ یا شیطان بزرگ" به نمایش گذاشته اند . در آدرس های زیر : http://www.facebook.com/pages/%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF/249214881791673 http://de-de.facebook.com/permalink.php?story_fbid=257731607604398&id=249214881791673 http://de-de.facebook.com/permalink.php?story_fbid=249233875123107&id=249214881791673 مرگخوران حزب وطن بدانند که مردم کشورهای فارسی زبان خود شایستگانشان را می شناسند و آنها از ترور شخصیتی این بزرگان دستاوردی عایدشان نخواهد شد . گفتنی است مرگخواران جادوگرانی بدسرشت در داستانهای هری پاتر هستند که از لرد ولدمورت دستور می گرفتند . موضوعات مرتبط http://tarmo.activebb.net/t3131-topic http://tarmo.activebb.net/t3619-topic برگرفته از : http://tarmo.activebb.net/t3647-topic |
Posted: 17 Oct 2011 02:39 PM PDT ارد بزرگ (شرکا) گروه: فرهنگی نویسنده: سینا قنبرپور منبع: روزنامه همشهری تاریخ درج: 15 آذر 1389 متن مقاله ارد بزرگ (شرکا) سخن گفتن از ارد بزرگ کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود آنچه من از این نابغه اندیشه و هنر می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد ) است اما پدرش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است به لحاظ نژادی به سلاجقه متصل می شوند چنانچه می دانیم هزار سال قبل سلجوقیان ایل بزرگی در ناحیه آمودریا و فرارود بودند (ناحیه ای که همکنون کشورهای تاجیکستان، جنوب شرقی ازبکستان، شرق ترکمنستان و قسمت شمالی افغانستان است) که طغرل سلجوقی منصور جانشین محمود غزنوی را از سلطنت به زیر کشید و رفته رفته گستره ای پهناوری از مرز چین تا مدیترانه به فرمانش در آمد آنان گسترده ترین حکومت ایرانی را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانیدن بازماندگان آنان در نواحی از مناطق شمال خراسان و منطقه بختیاری ایران ساکن شدند زبان آنان ترکی است البته با زبان ترکی آذربایجان کاملا متفاوت است آنان دارای گویشی روان و آمیخته با فارسی دارند. بله خواجه نظام الملک توسی صدر اعظم دولت سلجوقی در سایه قدرتی که از علم و اندیشه های فردوسی بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنویان ، نظام اداری و اجتماعی درخشانی همچون تاسیس مدارس نظامیه و بفرمان ملک شاه سلجوقی که عاشق فرهنگ نیاکان و فردوسی بود تقویم خورشیدی ( جلالی ، شمسی ) را با کمک خیام و گروهی دیگر از نخبگان سرزمینمان ایران در مقابل هجری قمری تازیان ایجاد نمود . مهمترین رکن اداره کشور در این دوره در اختیار مجلس ریش سفیدان بود آنان امرا و پادشاهان سلسه سلجوقی را بر می گزیدند و از قدرتی نظارتی و گاها تنبیهی برخوردار بودند ( شبیه سلسله اشکانیان )آنان معتقد به اصل فکر برتر بودند شاهنامه فردوسی و صدها اثر تاریخی دیگر را احیا کردند آنان حاکمیت تازیان (اعراب) را بطور کلی در خاورمیانه محدود به منطقه شبه جزیره عربستان نمودند نکته جالب در مورد گسترش حاکمیت این قوم بزرگ وجود داشت و آن مطلب این است که آنها هیچ گاه به شهرهای بین راه وارد نمی شدند تنها سفیری را به داخل شهر مربوطه می فرستادند و اولین خواستشان آن بود که دیگر خطبه ای به نام خلیفه بغداد خوانده نشود و رسما حکومت سلجوقی را بپذیرند .ذکر این حوادث تاریخی باعث می شود بهتر با اندیشمندی آشنا شویم که بر پیرامون خود دارای شناخت و ریشه است بقول حکیم فردوسی: پدر چون به فرزند ماند جهان کند آشکارا برو بر نهان گر او بفگند فر و نام پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر کرا گم شود راه آموزگار سزد گر جفا بیند از روزگار به نظر من ما با شخصیتی روبرو هستیم که در این پیشینه کهن شناور است اهل خرد همواره در دوران زندگی این جهانی خویش در چنین وضعیتی قرار دارند . شما به زندگی سراسر رنج و اندوه فردوسی بزرگ نظری بیفکنید و سپس هزار سال بعد در همان شهر و همان خاک اخوان ثالث متولد می شود رشد می کند برگ می دهد و شاخسارش پر میوه می شود با همان غمها و همان محنت ها با همان آواز با همان آثار تراژیک ... هر چند خود اخوان داشتن ریشه باستانی خویش را در قالب شعری رد می کند اما اگر این ریشه نبود وصیت نمی کرد در کنار فردوسی بزرگ دفنش کنند ... آری اُرد نیز با آثارش از ریشه های مشترکی سخن می گوید که شاید امروز در مرزهای کنونی ایران نباشد اما روان او همچنان در دره های شگفت انگیز بدخشان و کوههای مرتفع پامیر و رود بزرگ جیهون پرواز می کند وقتی از خجند و کولاب و یا از مزار و سمرقند سخن می گوید چشمانش پر اشک می شود و صدایش به لرزه می افتد برای سرزمیتنی که همیشه دور از آن زیسته و اما انگار تک تک برگهای درختان آنجا را هر بار لمس کرده و می شمارد . وقتی او را در حال صحبت با تاجیکان و یا اهالی شمال افغانستان و یا جنوب ازبکستان که گاها برای دیدنش می آیند می بینید متوجه می شوید که پرواز روح در دل تاریخ یعنی چه ، آنوقت که چشمان متعجب و مبهوت میهمانان را می بینید با آهنگ صدای او همراه می شوید و به ژرفای روان او فرو می روید. اُرد بزرگ به غیر از نوشته هایش در اثر جاودانه اش " قاره کهن " سه اثر زیبا دارد به شکل تابلو ،که بر کاغذ مومی نقش شده آنها تابلوها یک سوژه مشترک را دنبال می کنند نام اثر " تاجیکستان " است . تابلوی نخست تصویر نقش برجسته بانویی تاجدار است که در دست یک دل دارد (مام میهن) بروی آن یک قطره خون است دست را جلو بُرده ، گویا می خواهد آن را به کسی هدیه کند ، اما کسی رو در رویش نیست. در اثر دوم ، رخ آن بانو از دختر نوجوان به زنی زیبا دگر گون شده و توانسته میزبانی شایسته برای این هدیه پیدا کند و آن کسی نیست جز فرزند خویش . و اثر سوم و آخر ، مام میهن رخش غرق در اندوه است . یک شکاف بر روی نقش برجسته ایجاد شده و ترک پیش آمده و قلب را زخمی نموده است مادر دست کودک را محکم گرفته بدانگونه که تمام رگهای دستش برآمده است . قطرات خون از کنار دست در حال چکیدن است . جالب اینجاست که در تابلوی آخر امضای استاد دیده نمی شود وقتی یکی از شاگردانش علت را می پرسد چنین پاسخی می دهد که : دو سال پس از آفرینش اثر به این داستان پی بردم ! . ناگفته نماند امضای استاد در دو تابلوی اول دقیقا در یک نقطه است و در تابلوی سوم دقیقا همان جای که باید امضا می شده قطره ای خون سرخ جای گرفته ناخودآگاه می لرزید و از خود می پرسید چرا ؟ ... ما می دانیم هنرمند برای خاموش کرد و یا حداقل کنترل احساسات خویش دست به آفرینش و خلق آثار جدید می زند . آیا او خود فرزندی دور از مادر است ؟ و این همان نیرویست که باعث شده ماهها زمان خویش را صرف اجرای این اثر ماندگار بنماید ؟ آیا این یک تراژدی نیست ؟ بد نیست در اینجا خاطره یکی از فرماندهان ناحیه جلال آباد افغانستان در هنگام جنگ با طالبان را بیاورم : هر روز دهها بار مناطق اندک باقی مانده بمباران می شدند و در آن هنگامه ، که افکار عمومی می پنداشت شیر تنگه پنجشیر به زانو در خواهد آمد، و اندک نیروی ملت افغانستان هم قربانی سیاستهای متجاوزانه پاکستان و امارات واقع شود . در این خاطره زیبا می خوانیم ارد بزرگ هدیه ای برای احمد شاه مسعود می فرستد . آن هدیه در واقع یکی از آثار هنرمندانه ترین آثار اوست. تابلویی فوق العاده زیبا ، با تمی شگفت انگیز ... در اثر شیر سنگی است که پایش زخم برداشته (احتمالا از پس یک نبرد) و آهوی ظریف و کوچک ، گونه خویش را بر زخم گذاشته تا خون بیرون نزند ... این تشبیه و استعاره زیبا گویای درک عمیق ارد بزرگ از شرایط نه چندان مناسب احمد شاه مسعود را داشت . و در ادامه آن خاطره می خوانیم چهره احمد شاه مسعود فرماندهی که همیشه تبسمی زیبا بر لب داشت و نیروهایش از این منظر دلگرم به ادامه مبارزه بودند شدیدا اندوهگین و ناراحت بوده است و کسی دلیل آن را نمی دانست با دیدن هدیه ارد بزرگ چهره اش تبسم زیبای گذشته را باز می یابد در آن جا از خواب شب قبل خود برای نزدیکانش سخن می گوید بله خوابی که از ارد بزرگ برای قوم افغان آشنایی دیرین می شود ... احمد شاه می گوید "خواب می دیدم پایم در نبرد زخمی شده و در آن هنگامه تنهایی مردی با لهجه ایرانی می گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ایرانی !! . و در ادامه می گوید آن مرد بزرگ بسرعت پایم را می بست تا جراحتم التیام یابد ! " می گویند این دوستی تا هنگام کشته شدن احمد شاه مسعود ادامه داشته است . آیا عشق آن دو فنا شدنی است ؟ یاد تابلوی از استاد افتادم در آن تابلو ، شاهد یک جمجمه انسان هستیم که دو صورت در دو طرف آن است . وسط آن جمحمه مشترک ، دوباره همان قلب زیبا با یک قطره خون است . درست است که جمجمه سمبول مرگ است و نابودی! اما چرا قلب تازه است و شفاف و خون سرخ همچنان می درخشد آیا این انگاره در ما ایجاد نمی شود که او در این اثر سعی نموده آتش عشق خویش را آنگونه ترسیم کند که مرگ را هم پایانی بر آن نیست؟ و این پاسخ دوستی اش با شیر تنگه پنجشیر است . در زیر این اثر قسمتی از یک شعر زیبا از علامه اقبال لاهوری دیده می شود که : چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما ای جوانان عجم جان من و جان شما غوطه ها زد در ضمیر زندگی اندیشه ام تا بدست آورده ام افکار پنهان شما فکر رنگینم کند نزد تهی دستان شرق پاره ی لعلی که دارم از بدخشان شما می رسد مردی که زنجیر غلا مان بشکند دیده ام از روزن دیوار زندان شما حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل آتشی در سینه دارم از نیاکان شما در ابتدای این نوشته هم گفتم سخن گفتن از او کار ساده ای نیست خودم هم نمی دانستتم چگونه ابعاد وجودی اش را درست پیدا کنم برای همین سعی کردم سئوالاتی را در ذهنم بیابم که از طریق پاسخ آنها به نکاتی کلیدی تر برسم یکی از سئوالات این بود که برای او کدام نقطه از سرزمین گرامیمان دلپذیر تر برایش بوده ؟ و این پاسخ را یافتم که : در کوه رحمت آرامشگاه ابدی اردشیر سوم و همسرش بیشترین لذت را بردم آنجا سبک بودم و تنها جای بوده که خاکش رابوسیده ام آنجا همچون طفلی بودم در دامان مادر (۱) و دیگر جای ، پاسارگاد و تخت گاه کورش هخامنشی بود به نظرم برای امثال من که عاشق وطنیم آنجا خود کعبه ای با ارزش است . در این زمان بود که دانستم او انسانی است آمیخته با احساس وطن دوستی بسیار و در عین حال فداکار ، می گویند در نفی عقایدش هر چه گفته اند و عقده های دل را برون نموده اند او باز هم سکوت کرده تا باز بگویند... به نظر من انسان باید آنقدر بر راه و مسیر زندگی خویش مسلط بوده باشد که رویاروی اندیشه دیگران را با خود ببیند و باز متبسم باشد . یک روز در میان جمع از او می پرسند مدینه فاضله کجاست ؟ پاسخش این بوده : در درون شما! دوباره می پرسند که ما بدنبال وجه بیرونی آنیم و او می گوید پس بسازیدش باز می پرسند کدام وجه از درون ما سازنده چنین ساختاریست ؟ او می گوید : احساسات ...احساسات با ارزشترین و زیبا ترین وجه وجودی آدمیان است . احساسات نمایانگر مراوده ما ، به بی ریا ترین گونه ممکن است . آنچه هنرمند را به درجه بلند آفرینش ، نیروی که تنها پروردگار داراست رسانیده چیزی نیست جز همان بیان احساسات ...هنر چون ریشه در احساسات و روان آدمی دارد و بی میانجی در اختیار ما گذاشته می شودد با تارها و ساختار وجودی ما ارتباط برقرار نموده و او را به فضای ملکوتی سوق می دهد که هم جذاب است و هم ،در نهاد خویش خلسه الهی دارد . می گویند بارها از او شنیده اند ساعتهای که او در کنار آفریده های هنرمندان است از ساعتهای عمرشان شمرده نمی شود چون در آنجا تمام اجزای وجودیشان همراه احساسات پاک آفرینشگرهای آثاراست . آری در اینجا باید به این نکته اعتراف کنم که دیگر او برای من اندیشمندی بزرگ محسوب نمی شد اینجا دیگر شیفته سلوک و سخنان حکیمانه او شده بودم . به یاد سخن تائو حکیم چینی افتادم که بالاترین رابطه انسانی، رابطه بر اساس احساسات است و سپس اخلاق ... باید برای آخرین پرسشم پاسخی می یافتم و دیدم اوبه این پرسش که سازندگان آینده چه کسانی هستند؟ او چنین پاسخی داده : هنرمندان... دوباره پرسیده اند فقط هنرمندان! و او اینبار با تاکید بیشتری پاسخ داده : فقط هنرمندان !!! به یاد مجله ای افتادم که طرح جلد آن تصویری از او بود و در زیر آن جمله ای از دکتر علی شریعتی درج شده بود بدین مضمون که: درد انسان درد انسان متعالی تنهایی و عشق است. می گویند عصر یک روز تعطیل یکی از هنرمندان برجسته با کمک یکی از شاگردان آن بزرگ به دیدارش می روند و نیت شان عرض ادب بوده و هم اینکه بگویند تا چه اندازه با اندیشه او همراهند ...می بیینند ایشان میهمان دارند می گویند زمانی دیگر می آیم او مانع می شود و می گوید : حتما لازم بوده بیایید که آمده اید ... و مسلما تقدیری بر آن است و هیچ امری اتفاقی نیست...می نشینند در فاصله ای که او از جمع میهمانان برای چند لحظه ای جدا می شود پیرمردی که در کنار آنها نشسته بوده می گوید : اکنون چند هفته ایست با دخترم نزد استاد می آیم ... ما از شهرستانی می آیم که تا اینجا ۲۲۰ کیلومتر فاصله دارد و حدودا ۴ ساعت در اتوبوس هستیم و ۳ ساعت نزد این بزرگ مرد و دوباره ۴ ساعت با اتوبوس در راه برگشت . آن هنرمند برجسته می گوید در خود فرو رفتم و گفتم این راه تازه برای من شروع شده روح بزرگی که توانسته انسانها را آنچنان شیفته و مجذوب خود کند که حتی روز استراحت او هم منزلش مملو از دوستدارن مشتاق اوست باید سالها کاوید و در مسیر راهی که نشان می دهد گام برداشت تا به نخستین منزلی برسیم که او سالهاست آن را بدرود گفته .... یکی از جاودانه ترین آثار او کتاب قاره کهن است حاوی نکاتی که شاید سالها باید بر روی آنها تعمق بنمایم تا درست مفاهیم آن را دریابیم سخن او بشارت گونه است می گوید : خاور و باختر واژه گان خاور (شرق) و باختر (مغرب) در سامانه جهانی به چه گونه است . خاور کدام سرزمین ؟ و باختر کجاست؟ چه رازی در پس این واژگان است ؟! امروز پرده از رازی پزرگ بر خواهم داشت ! می دانم هر آزده ای اگر پایش را بدرون یافته هایم بگذارد ، دیگر پس نخواهد کشید . سپس توضیح می دهد که در نوشتارش " قاره کهن" و یا " سرزمین ما " سرزمین هایست که کشورهای قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، افغانستان ، شمال باختری هندوستان ( سرزمین کشمیر ) ، پاکستان ، ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، لبنان ، نیمروزی ترین (جنوبی ترین ) بخش روسیه در میانه استراخان در شمال دریای خزر تا نیمروز اکراین ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان در آن جای دارند . و می پرسد : با نگاهی بر پیشینه فرهنگ ، منش و بافت بومی چه همانندی میان مردم " سرزمین ما" با خاور جهان ( فیلیپین ، تایلند ، کامبوج ، ژاپن ، چین ... ) دیده می شود ؟ ما چه همریشگی با چپره (جامعه) و توده مردم آنها داریم ؟ چرا هنگامی که به اروپا می نگریم آنان را همگن تر می بینیم ؟ او نظریه خود را با دیدی فراتر چنین ادامه می دهد : ● چهار منش مردم جهان ۱) خاور : در خاور جهان ، برگرفته از چین و کشورهای گرداگرد آن ، احساسات و انگاره پردازی (افسانه ای ، خیالبافی) میاندار است . با نگاهی به اندیشه های بودا ، کنفسیوس و تائو می بینیم بیشتر رفتارهای آنها احساسی است، و در هنرهایی همچون خوشنویسی و نگارگری این احساس بیشتر دیده می شود . ● چند گزینه : ناسازگاری احساسی چین بر سر دیدار نخست وزیران ژاپن از یک نیایشگاه دیرینه . گروهک های نو پای انگاره پرداز در ژاپن و یا چین که گاهی خوی سیتزه جویانه به خود می گیرند. جشنها و بزمهایی همچون رقص اژدها در ورزش نیز آنان پرشتاب و احساسی همچون ورزش های بومی خویش رفتار می کنند بزم چای نمونه دیگر آن است . ۲) باختر : وارون بر این در باختر مَنشی همواره مادی می بینیم آنچه رویکرد پایه را بر دوش دارد بازار سرمایه و سود بیشتر مادی است اروپائیان برخورداری از درآمد بیشتر را به گونه ای نابهنجار(غیر قانونی) نیز بکار می گیرند . مکیدن خون سرزمین های گوناگون بدست آنها گویای حس سودجویی آنهاست ، بیشترناسازگاریهای سرزمینهای اروپایی تا یک سده پیش بیشتر برای بخش بندی داشته های (ثروت) سرزمینهای دیگر جهان بوده است و دیدیم این درگیری ها به نخستین جنگ جهانی انجامید و پس از آن توفان جنگ دوم جهانی ، که به خونخواهی از جنگ نخست وزید. با نگاهی به اندیشه های آدلف هیتلر در نامه "نبرد من" می بینیم همواره دیدگاه آنها بیشتر خوراندن افرنگ(اروپایی) بدست مردم سرزمین های گسترده تر خاوری است . نگاه اروپائیان نگاهی است خود خواهانه . آنها هیچگاه از خود نپرسیدند این تاراج آبادها ( مستعمرات ) ، خود دارای فرهنگ و پیشینه و شناسه ای با ارزش هستند آنها به توشه ها و داشته های یک کشور ناتوان می نگرند ، نگاه سود جویانه آنها از آغاز پدید آمدنشان بوده و همچنان ادامه دارد . گزینه ای دیگر : کسی برخودار از سامان شهروند پذیری ( قانون مهاجرت ) آنها می گردد که بیشترین سود مادی را برای آنها داشته باشد . برخورد آنها با ترکیه برای پیوستن به سازمان (اتحادیه) اروپا نماینگر این گفته است . ۳) قاره کهن : و اما "سرزمین ما" دارای مردمی میانه رو ، آزرم گرا و ادبمند می باشند مردمی هستند که از احساسات و مادیگرایی با نیروی خرد به اندازه بهره می برند . این مردم میانه رو همانا در میانه جهان می زیند ، در سرزمینی زندگی می کنیم که برآیند رفتار ما خاور و باختر را برای تاراج آن به تلاش واداشته ، گنج پنهان خداوندی در این سرزمین همواره هویدا بوده است . ۴) بومیان : مردم قاره آفریقا به جز کشور مصر( مصر منش و خویی نزدیک به قاره کهن دارد) و سرزمین های بومی قاره های آسیا ، آمریکا و استرالیا دارای فرهنگی خویشاوندی و تبارگرا می باشند نگاه آنها بیشتر به تبار و شهر خویش بسته است . آنها پهنه پیوستگی شان را به روشهای گوناگونی اندک ساخته اند. بیشتر گسست اندیشه و منش بومیان با ساکنان قاره کهن در آن است که آنها پافشاری بر بده بستانهای فرهنگی با دیگر فرهنگها و یا گسترده تر نمودن آرمانها و اندیشه خویش نمی بینند . در حالی که چپیرهای قاره کهن بخت خویش را در داد و ستد گسترده تر و پخش یافته های خود می دانند. بومیان برای داد و ستدهای خود سامان و هنجار ویژه و استواری دارند که بیشتر رویه درونی (جنبه داخلی) دارد آنان بجای " احساس " خاور زمین از " خوی آهنین" و بجای "سودجویی" باختر به "بسندگی و شکیبایی" روی آورده اند . برگرفته از : http://www.mostatil.ir/sections/articles/article_1992_%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%A7.aspx |
Posted: 17 Oct 2011 02:19 PM PDT ابرسایتهای برون خوان ( R S S ) و مرگ خبرگزاریهای رسمی جهان! با آمدن اینترنت دوران کُندی خبرگزاریها به پایان رسید! و امروز با آمدن آر اس اس ( R S S ) مرگ آنها نیز فرا رسیده است . امروزه ابرسایت هایی فقط بر مبنای برون خوانی (خروجی خوان) هزاران سایت و وبلاگ دیگر کار می کنند به زبان ساده آنها تولید کننده محتوا نیستند بلکه هر وبلاگ و سایتی که عضو آنهاست هر بار که با نوشته ایی جدید بروز می گردد خود بخود آن سایت برون خوان هم بروز می شود . وبلاگ نویسان حرفه ایی خیلی سریع جذب چنین سایتهایی شده و عضو می شوند و آدرس خروجی وبلاگ خود یا همان آر اس اس ( R S S ) را در آنجا ثبت می کنند و بدین شکل مخاطبین این ابرسایتها را نیز جذب می کنند. نکته مهم این است که ابرسایت های برون خوان حد و مرز هر خبرگزاری و سایت فعال اینترنتی را نیز شکسته اند این گونه سایتها در هر دقیقه دهها مطلب و خبر مختلف را به خواننده ارایه می کنند که توسط کاربرانی متفاوت نوشته شده است . بزرگترین این گونه سایتها در ایران GlanceRSS می باشد . این سایت توانسته در مدتی بسیار کوتاه دهها هزار سایت و وبلاگ ایرانی را به عضویت خویش در آورد در بین آنها اسامی خبرگزاریها و سایتهای تولید کننده خبر هم بسیار دیده می شود. دنیا بلاگ و بازنگار از دیگر سایتهایی هستند که بر اساس آر اس اس ( R S S ) کار می کنند . ابر خبرگزاریهای برون خوان در واقع تحقق نظریه "کهکشان بزرگ اندیشه " می باشند این نظریه دقیقا نقطه مقابل نظریه دهکده کوچک جهانی است . در نظریه کهکشان بزرگ اندیشه بطور خلاصه می خوانیم که با اینترنت اندیشه ها به صور مختلف در حال انتشار هستند و هزاران هزار وبلاگ و سایت این دوران را رقم می زنند و آدمها در طی عمر خویش و بنا به احوال گوناگونشان سایتها و وبلاگهای متفاوتی ساخته و افکار خود را منتشر می کنند و در همانجا ارد بزرگ اندیشمند و نابغه ایرانی پیش بینی می کند بزودی تعداد سایتها و وبلاگهای اینترنتی از جمعیت کره زمین بیشتر می شود . ابر سایتهای برون خوان آر اس اس ( R S S ) همه قوانین دست پا گیر ایجاد خبرگزاری و سایتهای خبری را شکسته و دور زده اند با این فرایند بسیار خنده آور است کسی برای ایجاد خبرگزاری اینترنتی هزینه و زمان آنچنانی صرف کند اصولا تولید محتوای رایگان ابرسایتهای برون خوان خود به خود میدان عمل خبرنگاران حرفه ایی و خبرگزاریهای نامدار را بسیار محدودتر از هر زمان دیگری نموده است . این گرفتاری شامل حال بنگاه های بزرگ خبری جهان نیز شده است . روزنامه واشنگتن پست تغییر ماهیت خویش را اعلام نموده و خود را به شکل خبرگزاری جهانی مطرح نموده است خبرگزاریی که در حال حاضر بیش از ۷۵ درصد مطالب آن برداشت آزاد از سایتهای اینترنتی دیگر است . تیم های هدایت اخبار در این گونه خبرگزاریها تنها به "برند" و "مارک" خویش دلخوش نموده اند و امیدوارند با گسترش و تنوع مطالبشان بتوانند سهم حداقلی در عرصه خبر داشته باشند سهمی که زمانی مطلق و مدت طولانی تری حداکثری بود امروز به یک برند بزرگ غیر موثر بدل شده است . آر اس اس ( R S S ) با ایجاد ابرسایتهای برون خوان به آرامی ختم خبرگزاریهای بزرگ را اعلام نمود . برگرفته از : http://www.p30temp.com/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-r-s-s-%D9%88-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C/ |
تارنگار جواد حسینیان : مرام ما ... Posted: 17 Oct 2011 01:59 PM PDT پدر فلسفه اردیسم "ارد بزرگ" جمله بسیار عبرت آموزی دارد او می گوید : (از مردم غمگین نمی توان امید بهروزی و پیشرفت کشور را داشت .) و در جای دیگر می گوید : (آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . ) شادی پی و بن شتاب دهنده رشد و بالندگی جامعه است شاید اگر این موضوع مورد توجه سلوکیان غم پرست و جنگجویان عرب و مغولهای متجاوز بود دامنه حضور آنها در سرزمین های تحت سیطره شان بیش از آن می شد که امروز در تاریخ می خوانیم . آنچه ایرانیان را محبوب جهانیان نموده وجود خصلت شادی و بزم در میان آنان در طی تاریخ بوده است . خویی که با سکته هایی روبرو بوده اما پاک شدنی نیست . شادی ریشه در پاک زیستی ما دارد برای همین استثمارگر و یاغی نشدیم چون شادی را در دوستی دیدیم همانگونه که ارد بزرگ می گوید : (شادی کجاست ؟ جایی که همه ارزشمند هستند .) عزت و احترام هم را حفظ می کنیم و یکدیگر را دوست می داریم و به حقوق خویش و هم میهنانمان احترام می گذاریم اینست مرام ما ایرانیان ... برگرفته از : http://mashin.tebrizli.ir/4 |
You are subscribed to email updates from گستره جهانی اردیسم Orodism To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
نظرات