بخشی از بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *انتخابات*
- فرگرد انتخابات
دراین بخش به بررسی افکار اُرد بزرگ در باره *فرگرد انتخابات* خواهیم پرداخت در جهان امروز همانگونه که می دانید چه کشور پادشاهی باشد چه جمهوری هر ۴سال یکبار انتخاباتی جهت انتخاب رئیس جمهور یا نخست وزیر( در کشور پادشاهی *) بدین شکل که نخست وزیر وقت، زیر نظر پادشاه حکومت ان کشور را اداره می کند*)،صورت می گیرد که در طی آن تعدادی به نمایندگی در این انتخابات :" کاندیدا " شده و خود را بعنوان نماینده درانتخابات معرفی می کنند و مردم نیز از طریق رسانه ها وبا تبلیغات رسانه ای و حزبی آن" کاندیدا یا نماینده"بااو وشرایط وتحصیلات و عقاید سیاسی /اجتماعی /فرهنگی... او آشنا می شوند
ومسلم است که تنها کسانی میتوانند دراین انتخابات تقاضای نمایندگی نمایند که شرایط لازم برای اداره کشور در زمینه های مختلف سیاسی را دارا باشند و بر طبق قانون اساسی همان کشور و همچنین بر اساس دموکراسی ، این انتخاب صورت می گیرد.
و این مطلب کاملا مشخص است که مردم دردرجه ی اول ، زمانی که در انتخاباتی شرکت می کنند جز نیک بختی وصلاح خود وجامعه ی خود به چیز دیگری اندیشه نمی کند. در کل همانگونه که در" فرگرد فرمانروا " نیز اشاره شد
انتخاب یک فرد بعنوان سردمدار ورئیس جمهور و نخست وزیر نه تنها در سرنوشت دولت وملت آن کشور سهمی به سزا را بازی می کند بلکه دیگر کشورهای جهان نیز گام به گام مراحل کاندیداتوری (نمایندگی ) تا انجام انتخابات ومنتخب شدن یک فرد را دنبال میکنند وتفاوتی نمی کند
که آن کشور از کدامین قاره دنیا یا تا چه حدودی کشور مذکور فقیر یا داراست ویا چگونه درامر کشوری , کشور خود را اداره می نماید.
چرا که برای مثال اگر این کشور درمیان جنگلهای آمازون نیز قرار داشته باشد وهمچنان درآن آدمخواری نیز رواج داشته باشد آنگاه دیگرکشورهای دنیا، بی خبر نمانند که چند دیگ دیزی آدم روزانه بار گذاشته شده است تاسرشماری جهانی در آمارگیری سالیانه ودرتاریخ اشتباه نشود!!! ودرعین حال از چگونگی وضع دیگر کشورها بی خبر نمانند.!
(البته این مثال تنها جنبه مزاح داشته وهدف از آن جلوگیری از خمیازه های شما در طی خواندن این مطالب بود و گرنه درکل مردم آدمخوار از انتخابات چیزی نمی دانند! ما هم از آنها ومزه دیزی های آنان بی خبریم !)
... بهر شکل ، اثر انتخاب یک فرد در یک جامعه بر دیگر جوامع وملل دنیا ،تاثیر گذار خواهد بود وبمانند همان زنجیره غذائی را می ماند که در" فرگرد فرمانروا" بر آن اشاره شد بدین معنی که زنجیره ی " اعمال سیاسی -اجتماعی و همچنین نگاهداری و رسیدگی کشوری / قانونی / دولتی هر رئیس جمهور وقت یا نخست وزیر نیز در کلِ ماهیت جهانی اثری به سزا دارد
انتخابات و منتخب شدن ریاست جمهوری و یا نخست وزیر در هر کشوری سرنوشت ساز کشور ملت و حتی دیگر کشورهای دنیاست .
-انتخابات مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست ! . ارد بزرگ*
از اینرو نه تنها دست مردم می بایست درانتخاب آزاد باز گذاشته شود بلکه انتخابات می بایست " صددرصد آگاهانه" صورت گرفته شود و مردم با شناسائی کامل " نماینده وکاندیدا " ی خود ، اقدام به انجام اینکار کنند چرا که هر آنچه پس از انتخابات انجام شود وبدست هر رئیس جمهور و نخست وزیری که باشد،" نتیجه ی این و آن انتخاب"" درروال زندگی مردم در کشور ودر دنیا نیز،به مرور زمان مشاهده خواهد شد. و اگر نماینده ای به راستی وطن پرست، و خواهان صلاح جامعه ی خود باشد ، تنها زمانی اقدام به تقاضای نمایندگی میکند که اطمینان کامل داشته باشد که قادر به گرداندن چرخه ی سیاسی یک کشور هست و صلاحیت لازم در این امور را نیز دارد. و لذا خود نیز می بایست اولین کسی باشد که خواهان انتخابات آزاد است چراکه چنانچه یک نماینده خود با آزادی انتخابات "مخالف "باشد خود نیزنماینده این خواهد بود در هیچ زمینه ای نیز آزادی در آن کشور برقرار نخواهد بود . چون در " ساده ترین شکل آزادی " (مخالفت ) خویش را نشان داده است ودرنتیجه صلاحیت لازم جهت کاندیدائی یا حتی انتخاب شدن بعنوان سردمدار یک کشور را ندارد. بسیار دیده ایم که درانتخاب ریاست جمهوری در آمریکا پیش یا پس از آن افرادی چون "کارتر" چگونه پرونده فساد آنان بارها وبارها باز وگشوده شد است وتا زمانی که بر این مقام بوده ا ند آنرا ,هرچه که بود, انکار نموده وپس از اینکه دوره انتخاباتی ۴ ساله ی آنان به پایان رسید اعتراف به خطاهای خود نمودند ! یادربرنامه های تلوزیونیوزرای دیگر .وهمکاران ونزدیکان او به افشاگری واقعیتها دست زده اند. یکی از این نمونه ها رابطه او با زن جوانی بود که شکایت کرده و حتی همسر کارترخانم کارتر نیز در طرفداری از او در رسانا ها اعلام کرد که اعتماد کامل به همسر خود دارد وبعد از گذشت دوره ی ریاست جمهوری او وپس از سالها که خبرنگاران ومنتقدان سیاسی بطور مداوم این پرونده را می گشودند ،سرانجام اعتراف به خطای خود نموده واقرار کرد که چنین چیزی بوده است وشکایت خانم مورد نظر بر اساس حقیقت انجام شده است. در واقع میشود گفت که درخفا ودر پشت صحنه همچنان وهمواره سیاستمداران بزرگ دنیا چون فرمانروایان پیشین همچنان در زمان قدرت خود " اما بانوعی امروزی تر "به همان اعمال گذشته ادامه می دهند. وتاسف دراین است که انسان با " بدست آوردن قدرت " معمولا تغییر شخصیت داده و براحتی اسیر وسوسه های " قدرت " میگردد. و کمتر کسی در طی قرون برجا مانده که در پشت نقاب خیرخواهی های بظاهر ملی خود, براستی حتی اگردر گذشته نیز انسان خوبی بود همچنان قلب انسانی ومعرفت فضیلتی خود را بعنوان یک انسان درستکارحفظ نماید واینگونه "خود باختن "ها متاسفانه تا بدانجا میرسد که طعم قدرت ازهمه چیز دردنیا نیز شیرین تر می نماید !... و گذشتن از این لذت براحتی بر همگان مقدور نیست. ودراین میان آنان که همچنان درستی وپاکدامنی وصداقت ووطن پرستی واحساس ملیو خوب خود به کشور ومملکت و ملت حفط می نماید هرگز دلیلی بر این نمی بیند که مشکلی با افشا شدن وبیرون آمدن حقایق زندگی سیاسی /اجتماعی خود در دوره ی انتخابات یا پس از آن داشته باشد وبا خیال راحت ووجدان آسوده از معرفی خود وسرگذشت واعمالنامنه ی زندگی خود افتخار نیز کرده وخوشحال نیز خواهند شد. کمااینکه در ضرب المثلی از قدیم گفته اند:
" طلا که پاک است چه منتش به خاک است "!
وآنکه بر خود شک ندارد واهمه ا ی نیز نخواهد داشت که درطی جریانات سیاسی دوره انتخاباتی
" آنچه هست وآنکه هست "
برای اطلاع عموم در دسترس همگان قرار گیرد. زیرا که معمولا در طی دوره ی پیش از شروع انتخابات تمامی شجرنامه ی اعمال وزندگینامه فرد را جستجو می کنند تا بهترین اگاهی را برای انتخاب بهترین نماینده در اختیار مردم قرار دهند ، در نتیجه نماینده موظف است تمامی آنچه را که در زندگی او اعم از اعمال واخلاقیات وتحصیلات که براو گذشته یا انجام داده است
بدون کم وکاستی در اختیار یک انتخابات آزاد قرار داده واجازه خواهد داد که مردم اورا دقیقا باتمامی افکار واندیشه ها واعمال سیاسی/ اجتماعی/ فرهنگی و.... او بشناسند تا بهتر بتوانند کاندیدای محبوب خود را انتخاب نمایند
*امروزه ، انتخابات آزاد تنها راهکار ادامه زندگی سیاسی فرمانروایان است . ارد بزرگ
درعین حال درتمامی کشورهای جهان این امری عادیست که حزب های مختلفی بانامهای راستی /چپی /کارگر ودیگر نامها وحزبها ... در انتخاباتی آزاد شرکت کنند که در اروپا این" احزاب" را "پارتی "های سیاسی میخوانند که درمجلس وقت کشوری خود و درهر کشور ,ازهمه ی این گروهک ها نیز تعدادی حضور دارند.
و درصورت انتخاب شدن هر یک ازاینها دیگر حزبها نیز دریک قانون دموکراسی که جز اساس نامه قانون آن کشور است" نمایندگانی"نیز در مجلس آن کشور به طرفداری از حزب خود ومردمان موافق باخود ,در مجلس و در آینده ی سیاسی آن کشور حضور خواهند داشت.
* انتخابات نیاز به هنجاری خردمندانه دارد خردی که باور همه نخبگان آزاد اندیش کشور باشد . ارد بزرگ
تنها در این میان مثلا زمانی که یک حزب انتخاب میشود ( که خود نامی برا آن می گذارم تا در سخن , آزادی گفتار بهتر وبیشتری داشته باشم*)... :
برای مثال اگر سه حزب داشته باشیم با نامهای
۱/حزب سنجاقک
۲/حزب پروانه
و ۳/حزب گنجشک
حال اگر حزب پروانه در این انتخابات به تعداد رای مردمی انتخاب شد
آنگا ه از حزب سنجاقک و گنجشک
نیز نمایندگانی به نمایندگی از مردم در مجلس ان کشور
انتخاب می شوند
اما حق تقدم وزرای مجلس" پروانه"
بیشتر خواهد بودکه " شاه پروانه ی اصلی"
انتخابات شناخته وانتخاب شده است
تا " برای مثال " حزب پروانه " ده نفر یا اعضای بیشتری را "
در مجلس وقت , معرفی می نماید
دیگر حزبها مثلا هریک ۵ نفر را به نمایندگی از حزب خود
به مجلس معرفی می نمایند.
وحزب پروانه منتخب شده ,
اجازه انتخاب دیگر پروانه های منتخب خود را پس از انتخابات
در طی برگزاری برنامه ای دولتی درمجلس
انتخاب ومعرفی خواهد نمود .
واین قانون تنها برای این است که
حزبها ی منتخب مردمی, همگی نقشی در سیاست ملی آن کشور
را دارا بوده و" نظرات مردمی همگان "
(به نسبت رای کل مردم )
درآن کشور برای انجام امور سیاسی و...
بدرستی اعمال شده و انجام گیرد.
واین حقیّ مردمی براساس دمکراسی داخلی و جهانی ست که به
ملت آن کشور تعلق دارد .
* دیوان سالاران بر این باور نباشند که انتخابات حقی است که
آنها به مردم می دهند ! . ارد بزرگ*
کما اینکه اُرد بزرگ نیز درگفتارهای بسیار میفرمایند:
*انتخابات آزاد ، دشمن هیچ یک از باورهای توده مردم نیست . ارد بزرگ
* انتخابات درست و سازنده ، ناجی کشور و نادیده گرفتن آن
، پگاه رستاخیزی هولناک است . ارد بزرگ*
کشوری که گروه های هدفمند سیاسی انتخابات
ندارد هر روز بیشتر به پستی می گراید . ارد بزرگ
تکرار وبازگوئی
" تعریف قانون انتخابات" در زمان کنونی
امروزه شاید باید ، بیشتر درمدارس ,آموزش داده شود
چرا که در حال حاضر
تمامی مردم در کل ملل دنیا
با قوانین انتخاباتی آشنائی کامل دارند.
در اروپا وامریکا نیزدر طی انتخابات معمولا حزب ها ی دولتی،
تبلیغاتی وسیع راراه اندازی میکنند ومبالغ هنگفتی نیز خرج آن میشود
و دراین میانه خبرنگار ونویسندگان
کشوری نیز تمامی هّم وغم خود را برروی این متمرکز میکنند
که آنچه ضروریست به مردم وملت اطلاع رسانی شود ,
حتی دراین میان عده ای در قالب طنز وکاریکاتور از
نمایندگان انتقاد ویا به دست انداختن کاندیدا ونماینده ای
دیگری می پردازند که او را لایق این انتخابات نمیداند
یا اینکه خود مخالف او وحزب اوهستند.
واین کاملا عادی ومعموللیست وپس ازانتخابات
نیز بسیار پیش آمده ومیآید که " نویسندگان طنز نویس که در
قالب طنز معمولا به بازگوئی دردهای جامعه وحقایق کشوری مشغولند"
ب طور هفتگی وحتی روزانه
کاریکاتورها وطنز هائی برای مثال برای
پرزیدنت امروزی امریکا
" اوباما " کشیده وبه دست نشر روزانه ای
در روزنامه بسپارند واینگونه اعمال
نه تنها از جانب دیگران با برخوردی
نامناسب روبرو نخواهد شد بلکه
حتی بعضی از" پرزیدنت ها "و
"رئیس جمهوری وقت" و حتی " وزرای مملکتی" نیز
چه در بازی انتخاباتی چه بعد از آن هرچه برای خود او
کشیده یا نوشته باشد و
بعنوان هرچه هست را خوب وبد بعنوان
خاطره ی دوران کاری خود جمع آوری کرده وبیادگار
نگاه میدارند.
در امریکا برنامه ای در تلوزیون بصورت هفتگی پخش میشود
بنام (۶۰ دقیقه /سیکستی مینوت*)که این برنامه درکل یک برنامه ی کاملا سیاسی ست
که به اخبار روز جهان میپردازد وبدون هیچگونه ممانعت ملی
دولتی /کشوری یا حتی جهانی
وبدون مخالفتی از سوی جهانیان با هریک از افراد سیاسی
که خود صلاح بداند در هرکجای دنیا
هم که باشد بصورت شفاف وبقولی رک وپوست کنده
حرف زده مصاحبه میکند و شخص مصاحبه شونده هم
موظف است که به تمامی سوالات پاسخ دهد. که برنامه ای بسیار دیدنیست
وچه مچ ها که در این میان سیاستمداران در این برنامه
گشوده نمیشود!
== درد عــالـــم ==:
درد عالم را چه سـودی ناله ها
گـــفتن شــــعری بیــاد لاله ها
زین میان کی بر قلم پرواز بود؟!
آنهمه حرف وسخن در راز بود!
کـــس توان گفــــتنی هرگز نیافت
عمر کودک ره به مرگی میشتافت
ای که باخـــود ناله ها را میکشی
قــلب خود را در غم دل میکُشی
درقفـــس چـــیدند بال مــرغ را
وای بر پرواز او... در این سرا !!!
در جـــهانی که بپای درد ودلچ
یده شد بال وپری، گشتم خجل !
دیــگر آخر درکـدامـــین دفتر ی
باز گردانم دگــــر بال وپری؟ !
با دلم گفــــتم دلا خــاموش باش
تا توانی در سکوتی گوش باش
پندها دادن ، نشــد درمان درد
این جــهان افتاده در اقلیم سرد
کس به کس کی اعتنائی می کند؟
یا "شکایت از جدائی می کند"!!
*(بشنو از نی) چون حکایت میکند
" او" فقط اینجا شکایت می کند!!
قلب ِ انسانی ، دگر غمخوار نیست
جز به سودی با دل ما یار نیست
ازچه باخود می کشی این سینه را
تاکجا غم میخوری دل ! تاکجا؟ !
بس کن این افسانه ها را بعد ازاین
زندگی با چشم این مردم ببین!
چون کسی غمخواری قلبی نکرد
ای دریغا دل کشد همواره درد
قلب من آرام باش وبس خموش
تا توانی خود دراین عالم بکوش
تا توانی خود دراین عالم بکوش
شنبه 4 خرداد 1387*
فرزانه شیدا/ f sheida*
توضیح بیشتری که درمورد این
*(سیکستی مینوت * یا برنامه شصت دقیقه باشما*)
میتوانم بدهم
این است که پروگرام یا برنامه هفتگی یکی از ان برنامه های
جنجالی ست که هربار با شخص مهمی که مورد بحث
جامعه ی روز است
صورت میگیرد ودقیقا در طی ۶۰دقیقه از مطالب گوناگونی نیز
سخن به میان میاید وسه نفر از
بهترین مجریان امریکا که یکی از انان خانم هست
دراین برنامه
طی شصت دقیقه به بررسی بسیاری از مطالب
روز بطوری کوتاه مدت اما کامل و جامع
میپردازند
وحتی درانتهای متن اقای مسنی هست که به مرفعی
کالاهای روز امریکا میپردازد وبا شکلی طنز گونه
نمونه های مشابه را باهم مقایسه
وا زلحاظ قیمت ومرغوبت درصورتی که ناسب واستاندارد نباشد
ابروی شرکت وکارخانه ی
تولید کننده وصادرکننده را نیز میبرد
ودراین برنامه به هیچ وجه شما کمترین ممانعتی
در گویا بودن ویا حتی تعارف کردن ودلسوزی و مراعاتی در
سخنان آنان نخواهید دید
گویا که این افراد درپشت این دوربین فیلمبرداری
ودر روی( ایر= درحال پخش مستقیم در تلوزیون*)
که بصورت پخش زنده برنامه ی (سیکستی مینوت*)
یا ۶۰ همان دقیقه انجام میشود اینان
خدای صحنه ی برنامه ی خود هستند.
درواقع
این یکی از آن برنامه هائی ست که من کمتر
آنرا ازدست میدهم وبا اشتیاق کامل نیز آنرا نگاه میکنم چون صرفنظر
از اگاهی هائی که درمورد کشورهای مختلف درآن میشود
وبرنامه دقیقا به انچه همان ماه وهفته وروز پیش آمده
میپردازد بلکه
طرز سخن وکلام آنان درعین اینکه
بسیار جدیست گاه سرشار از حالت طنز گونه ایست
که دیدن چهرهی مخاطب ومصاحبه شونده در آن
موقعیت بسیار دیدنیست وشنیدن پاشخ های آنان نیز
خود لطف دیگری دارد
معمولا اگر یکی از کشانی که باو از طرف برنامه شصت دقیقه
پیشنهاد مصاحبه داده شود واو قبول نکند
درواقع آبروی اورا در برنامه بعدی خواهند برد وحتی
نشان خواهند داد که چگونه بااوتماس تلفنی گرفته یا
حتی تا دم خانه ی او رفته اند واو راضی به قبول
وشرکت دراین مصاحبه نشده است
بقولی قدرت این برنامه بحدی ست که کسی جرات اینرا بخود نمیدهد کهبا
مصاحبهی انان مخالفت کند واینکه در پشت صحنه ی این برنامه
قدرتی دولتی قرار داردکه از سوی دولت آزاد
حمایت میشود شکی نیست
واین افراد بطور کامل مصونیت جانی از سوی
دولت ودیگران را دارا هستند
وحتی کل اروپا نیز
حمایت ازاین گروه را بعهده دارند ومراقب انان
هستند همین سبب میشود که مدیریت ومجریان این برنامه با
امنیت خاطر واعتماد بنفسی قوی
که پشتوانه آن ملت هاست به کار خویش
با جدیت کامل ادامه دهند .
درکل کشوری ودولتی که قانونی ازاد دارد
اینگونه مسائل را نیز براحتی
در کنار برنامه ی روزانه ی خود داشته
وکمترین اهمیتی نیز به ان نمیدهد.درنتیجه کسی درقبال دولت وقانون
کشور خود احساسی نداردجز اینکه او فردی مسئول وموظف است
که میبایست
ازهمه انچه درکشورش میگذرد خبر داشته باشد
حتی اگر یک
شهروندمعمولی وعامی باشد که حتی تحصیلات بالائی ندارد
ویا حتی دریکی از ساکت ترین
وکم جمعیت ترین محل درکشور خود زندگی کند
درواقع این نوعی احساس ملی ووظیفه ملی محسوب میشود
که همگان در جامعه ای ازاد می بایت
اخبار روز کشوری خود را درهمه ی زمینه هائی
که به زندگی افراد آن جامعه مربوط میشود بطور روزانه
پیگیری کرده وخود را موظف به انجام وظایف
شهروندی میداند
کمااینکه درهمین نروز وقتی سوار مترو اتوبوس قطار شهری میشوید
میبیند همگی روزنامه های مختلف صبح ووروز
را دردست داشته
ودرحال مطالعه هستند ونه تنها کسی به کسی نگاه نمیکند
بلکه هیچکش اصلا جز روزنامه ی خود وقت نگاه کردن به
چیز دیگری را ندارد و
خواندن روزنامه را نیز از زمان دبستان به مردم این
مملکت آموزش میدهند
وحتی در برنامه هفتگی مدارس یا ماهانه مدارس است
که یکی از تکالیف خواندن روزمنامه یمثلا همان روز باشد
وفردا به معلم پاسخگو باشند که سطح آن در مراحل دبستان
تا پایان دیپلم متغیر وبراساس سن دانش اموز دبستانی،
یا نوجوان و در سطح بالاتر دانشجو می باشد
وحتی داشتن این اگاهی از اخبار را نیز جز وظایف فردی خود میدانند
چرا که معتقد است ان کس که بر راس قدرت کشور
او قرار دارد بیش از هرکس دیگری در نتیجه هیچگونه احساس بالا پائین تر بودنی بین خود واو احساس نمیکند وحتی درنروژ با گادشاه برای رنگ کردن قصر او مخالفتهای ازسوی مردم صورت گرفت که همانگونه که ما از جیب خود باید نمای داخل وبیرون خانه ی خود را رنگ کنیم پادشاه مانیز دارد حقوق پادشاهی میگیرد باید ازجیب خود کاخ خود را رنگ بزند وحق استفاده از بیت المال را که حق فقرا ورسیدگی به منافع آنان است وپرداخت مخارج راه و جاده سازی وشهرسازی و آب وبرق....... و خدا داند چه!!! درنتیجه این صدر نشینان دولتتند که روزانه جوابگو ی دائمی به مردم هستند:
با چنین شمشیر دولت ، تو زبون مانی چرا؟
گوهری باشی واز سنگی فرومانی چرا
می کشد هر " کرکسی" احزاب را هرجانبی
چون نه مرداری تو بلک باز جانانی چراسد
دیده ات را چون نظر از دیده ی باقی رسید
دیده ات شرمین شود از دیده ی فانی چرا!؟...
کلیات: شمش تبریزی
------
انتخابات پرشگاه سیاسیون برای رسیدن به دستگاه دیوانی نیست اینجا خواست توده آدمیان برای درمان ناراستی هاست . ارد بزرگ
کوچک کنندگان دایره انتخابات ، با بن و ریشه آن دشمن اند . ارد بزرگ
آدمیانی که انتخابات نیک را بی ارزش می انگارند و آنانی که دانسته در بازی انتخابات نادرست رای می دهند هر دو به یک اندازه به سرزمین خویش پشت کرده اند . ارد بزرگ
فکر می کنم دراین فرگرد نیز درحد مناسب وکافی درلابلای نوشتار خود مطالب ارزشمند ارد بزرگ را گشوده وبه تفسیر ان از دیدگاه خود بحد کافی
پرداخته باشم لذا سخن کوتاه می کنیم و فرگرد انتخابات را نیز درهمین جا به پایان می بریم
پایان این فرگرد
به قلم: فــرزانه شـــیدا
---------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------
پایان جلد نخست آرمان نامه ارد بزرگ
به قلم فرزانه شیدا
نروژ - 1388
منبع : بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *انتخابات*
http://greatorod.forumotion.ca/forum-f11/topic-t2-10.htm#15
نظرات