لااقل دلم بيهوده تمام نمي گشت

كاش زماني كه دلم براي دلت تنگ مي شد ،

شاپرك چشمانت پروانه وار اطراف شمع تنهاييم مي گشت و

لااقل دلم بيهوده تمام نمي گشت .

ولي افسوس كه همواره لبخند مهربانت بر روي قاب شيشه اي دلم نقش بسته است .

و واي به روزي كه اين شيشه هم به سنگ دل تو شكسته شود .



شعر از : فهیمه صفاریه
http://www.abitarinpanjere.blogfa.com


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نیما ونیشام از مینا مقدادی

دسترسی به نرم افزار کتاب قوانین و مقررات فناوری اطلاعات

حکیم ارد بزرگ (پدر فلسفه اردیسم) : تاوان بزرگی ، تنهاییست.