آنچه واقعا بايد مي‌دانستم را در کودکستان آموختم...

اغلب آنچه را که بايد براي چگونه زيستن، چه انجام دادن و چگونه بودن مي‌دانستم، در کودکستان آموختم. خِرَد، در رأس قله آموزش‌هاي مدرسه نيست، بلکه آن را مي‌توان در زمين بازي کودکستان يافت.

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://managersclub.persianblog.ir به نقل از رابرت فولگوم آمده است: اين‌ها چيزهايي هستند که آموختم: همه چيزت را با همه شريک شو.

دوستانه بازي کن.

ديگران را نزن.

هر چيزي را سر جايي که پيدا کردي بگذار.

خرابکاري خودت را تميز کن.

چيزهايي که مال تو نيستند را برندار.

وقتي به کسي آسيب مي‌رساني، عذر خواهي کن.

زندگي متعادلي داشته باش.

هر روز مقداري بينديش، نقاشي بکش، طراحي کن، آواز بخوان، کار و بازي کن.

وقتي دسته جمعي بيرون مي‌رويم، مراقب عبور وسايل نقليه باشيد، دست يک ديگر را رها نکنيد و در کنار هم بمانيد.

حواست به شگفتي‌ها باشد. دانه‌اي که درون ليوان پلاستيکي کاشتي يادت مي‌آيد؟ ريشه‌ها پايين مي‌روند و ساقه ي گياه بالا مي‌آيد و هيچ کس نمي‌داند چرا يا چگونه، ولي همگي ما مانند آن هستيم!

ماهي، موش و حتي دانه درون ليوان پلاستيکي همگي مي‌ميرند. ما هم همين طور.

هميشه به ياد داشته باش که بنگري.

هرچه بايد بداني در جايي در اين جهان وجود دارد. قانون طلايي و عشق و بهداشت اوليه. شناخت محيط زيست و سياست و زندگي عاقلانه.

به اين فکر کن که اگر همگي ساعت سه بعد از ظهر يک ليوان شير و مقداري بيسکوييت بخوريم و لختي بخوابيم، يا اگر قانون جهاني وجود داشته باشد که همه بايد هر چيز را هر جايي که پيدا مي‌کنند سر جايش بگذارند و خراب کاري خود را خودشان درست کنند، دنيا عجب جاي خوبي مي‌شد و جداً که مهم نيست چند سال داشته باشيم، هر گاه به دنياي بيرون مي‌رويم بهتر است دست يکديگر را بگيريم و در کنار هم بمانيم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نیما ونیشام از مینا مقدادی

دسترسی به نرم افزار کتاب قوانین و مقررات فناوری اطلاعات

حکیم ارد بزرگ (پدر فلسفه اردیسم) : تاوان بزرگی ، تنهاییست.